هرم بازاریابی محتوایی: روشی برای کار کمتر، بازدهی بیشتر

مسئولیت سنگین بازاریابی محتوایی، مثل این است که بخواهید همزمان یک ارکستر را رهبری کنید، در عین حال میزبان یک مراسم عروسی باشید و یک نمایش را نیز روی صحنه ببرید. پیش بردن همهی این کارها با هم، بدون داشتن برنامهای از پیش تعیین شده، تقریباً ناممکن است، حتی برای سوپرمن!
طبق گزارش سنجش بازاریابی سال ۲۰۱۵ وبسایت Content Marketing Institute، برای موفقیت کمپینهای بازاریابی محتوایی، داشتنِ استراتژیهای مدون و مستند، ضروری هستند. این گزارش نشان میدهد بازاریابانی که از استراتژی مدون پیروی میکنند از بازاریابانی که استراتژی مدونی ندارند، موفقتر عمل میکنند.
هرم بازاریابی محتوایی یا Content Marketing Pyramid یک چارچوب استراتژیک است که اجرای کمپینهای محتوایی، اطمینان از عملکرد بهینهی محتوا، بازیافت و دامنهی تاثیرگذاری آن را ممکن میسازد. راهنمای حاضر به شما میآموزد که هرم بازاریابی محتوایی چیست، چرا در عمل موفق است و چگونه میتوانید آن را در شرکت یا سازمان خود اجرا کنید.

این یک نمونه کامل از هرم بازاریابی محتوایی یا Content Marketing Pyramid است.
چرا باید از هرم بازاریابی محتوایی استفاده کنیم؟
هرم بازاریابی محتوایی علاوه بر ایجاد یک استراتژی محتوای مستند و مدون، به شیوههای زیر نیز به شما کمک میکند:
- تمرکز شما را افزایش میدهد: این هرم با یک استراتژی سازماندهیشده و مدون (که اهداف و اولویتبندیهای مشخص به شما میدهد)، موجب افزایش تمرکز شما میشود.
- تولید محتوای شما را افزایش میدهد: این هرم با استفادهی کارآمدتر از منابع ارزشمندتان، باعث میشود ظرفیت تولید محتوای شما افزایش یابد.
- جریانی از محتواهای موفق تولید میکند: این هرم، جریانی از محتواهای موفق تولید میکند تا خریداران و مشتریان خود را بیشتر درگیر کسبوکارتان کنید و فعالیتهای مربوط به بازاریابی و فروش را بهتر پیش ببرید.
داگلاس کسلر، مدیر خلاقیت و از بنیانگذاران آژانس بازاریابی Velocity Partners میگوید:
وقتی بدون استراتژی، محتوایی تولید میکنید چه اتفافی میافتد؟ معمولاً هیچی! محتوای بدون استراتژی مثل قمار کردن است، کسی چه میداند، شاید هم بردید. اما احتمالاً میبازید.
طبق سنجش بازاریابی سال ۲۰۱۵، تنها ۳۸٪ از بازاریابان B2B، نحوهی استفاده شرکتشان از بازاریابی محتوایی را اثربخش یا بسیار اثربخش ارزیابی میکنند. هرم بازاریابی محتوایی بسیاری از سردردهای ناشی از بازاریابی ناکارآمد محتوایی را برطرف میکند. اما اگر بازاریابی محتوایی را بدون چارچوبی هوشمندانه اجرا کنید، ممکن است با عواقب زیر مواجه شوید:
هرجومرج
امکان دارد با واحدهایی در شرکت خود روبهرو شوید که در اتاقهای بسته و بدون ارتباط با یکدیگر فعالیت میکنند. در این حالت استراتژی بازریابی محتوایی شما هیچ هدف مشخص و مدونی ندارد و تولیدکنندگان محتوا نیز ارتباطی با هم ندارند.
فایدهی هرم بازاریابی محتوایی: این چارچوب، تمام اقدامات بازاریابی محتوایی شما را مستند، متمرکز و با یکدیگر هماهنگ میکند.
تجربهی گسستهی مشتری
مخاطبان شما، پیامهای متناقضی از شما دریافت میکنند و به این ترتیب، نقاط تماس (Touch Points) آنها با شما از بین میرود. این نقاط تماس، همان محتوا و تبلیغاتتان هستند. این امر منجر به فقدان وفاداری به برند و همینطور منجر به عدم رضایت مشتری میشود.
فایدهی هرم بازاریابی محتوایی: این هرم موجب انسجام پیامهایی میشود که مخاطب از رفتار و حضور شما دریافت میکند. همچنین، باعث میشود اطلاعاتی یکپارچه و غیرپراکنده در محتواهای شما یافت شود.
نیل پاتل، از بنیانگذاران آژانس تجزیه و تحلیل Crazy Egg و ابزارهای Hello Bar و KISSmetrics میگوید:
وقتی بدون استراتژی یک محتوا را تولید میکنید، خواهید دید که دهها و صدها مقاله دارید بدون کمترین ترافیک! حواستان باشد که تقریباً نیمی از زمان شما باید صرف استراتژی و بازاریابی شود.
هدررفت
به خاطر بینظمی و فقدان ارتباط مناسب با مشتری، دائماً مشغول اختراع چرخ خواهید بود. از آنجایی که اقدمات خود را مستند و مکتوب نکردهاید، زمانی که به خود میآیید متوجه میشوید در حال تولید محتوایی هستید که قبلاً نمونهی آن را ایجاد کردهاید. این در حالی است که میتوانید از همان محتواهای قدیمی، به شیوهی بازیافت یا هدفگذاری مجدد استفاده کنید.
فایدهی هرم بازاریابی محتوایی: این چارچوب به فرآیند توسعهی داخلی محتوای شما جهت میدهد. با استفاده از هرم بازاریابی محتوایی مطمئن خواهید شد که هر محتوا در قالبها و کانالهای توزیع محتلف، نقشهایی مختلف را ایفا میکند. این کار موجب جلوگیری از هدررفت زمان، انرژی و منابع شما میشود.
حتی اگر هیچ یک از عواقب بالا را مشاهده نکردید، باز هم باید بدانید که بازاریابی محتوایی یعنی رقابتیتر شدن و به چالش کشیدن رقبا. بیایید نگاهی به این آمارها داشته باشیم:
- ۷۰٪ بازاریابان B2B سال ۲۰۱۵ در مقایسه با سال گذشته، محتوای بیشتری تولید کردهاند و ۵۵٪ از آنها، هزینههای بازاریابی محتوایی خود را در سال ۲۰۱۵ افزایش دادهاند.
- در سال ۲۰۱۶، ۶۰٪ شرکتها یک مدیر اجرایی در ساختار خود خواهند داشت که مستقیماً مسئول ایجاد یک استراتژی جامع برای بازاریابی محتوایی است.
از آنجا که بازاریابان محتوا بودجههای نامحدود در اختیار ندارند، بهترین راه برای رقابت این است که روشهایی بیابیم تا از بودجه و منابعی که در حال حاضر در اختیار داریم، به شکل موثرتری استفاده کنیم. با اجرای یک برنامهی استراتژیک میتوانیم محتوایی موثرتر تولید کنیم و به این ترتیب، با منابع و کار کمتر، بازده بیشتری به دست آوریم.
با یک استراتژی جامع شروع کنید
پیش از اینکه به طور جزئی و دقیق وارد بحث هرم بازاریابی محتوایی شویم ـ هرمی که برای طراحی و اجرای یک کمپین محتوایی به کار میآید ـ اجازه بدهید از فاصلهای دورتر به موضوع نگاه کنیم. کمپینها محصول جانبی یک استراتژی بزرگتر هستند. توصیه ما این است که استراتژی خود را بر مبنای یک برنامه زمانی یک ساله، توسعه دهید. سپس، هر سه ماه یک بار آن را تغییر دهید تا بتوانید با هر گونه تغییری در بازار یا کسبوکار خود، هماهنگ شوید.
دارمش شاه، کارآفرین، نویسنده و از بنیانگذاران شرکت بازاریابی Hubspot میگوید:
یک استراتژی عالی به شما خواهد گفت که محتوا برای چه کسی تولید خواهد شد، چرا برای مخاطف مفید خواهد بود و نشان میدهد که محتوا چگونه پخش میشود و اهداف آن چیست.
باید به خاطر داشته باشید که استراتژی بازاریابی محتوایی شما بر اساس محتوایتان شکل نمیگیرد، بلکه بر اساس هدفی تنظیم میشود که میخواهید از طریق محتوا بدست آورید. موفقترین تیمهای بازاریابی محتوایی، همواره تلاش میکنند که استراتژیشان با اهداف شرکت و اهداف مدیر بخش بازاریابی و با سایر تیمهای مربوطه، همراستا باشد.
برای شکل دادن به استراتژی خود میتوانید از چارچوب زیر کمک بگیرید:
اهداف شرکت
با اهداف سطح بالا و اصلی شروع کنید. اهدافی که توسط تیم مدیر شرکت، تعیین شده است. این اهداف، مبنای جهتگیری استراتژیک واحد بازاریابی شما خواهند بود.
مثالهایی از اهداف اصلی شرکت میتوانند شامل این موارد باشند:
- افزایش سهم از بازار ابزارهای موبایلی
- ورود به بازارهای جدید جغرافیایی یا جمعیتی
- تضعیف جایگاه یک رقیب
- تثبیت جایگاه شرکت به عنوان سرآمد یک بازار یا یک حوزه از بازار
مضامین بازاریابی
پس از اینکه اهداف شرکت را مشخص کردیم، باید مضامین (تمهای) بازاریابی را جهت پشتیبانی از این اهداف تعیین کنیم. معمولاً تعداد دو تا چهار نوع مضمون کلی وجود دارد که توسط تیم بازاریابی تعیین میشود. هر یک از این مضامین بر یک مفهوم، پیام یا حوزهی کلیدی از اهداف شرکت تمرکز دارند.
برای مثال اگر هدف شرکت افزایش سهم از بازار موبایل باشد، نمونههای مضامین بازاریابیای که برای این هدف تعیین میشوند، چنین خواهد بود:
- توانمندسازی نیروی کار بخش موبایل
- نوآوری در بخش موبایل
- تعریف گزارهی پیشنهادی (ارزش پیشنهادی) بخش موبایل برای کسبوکارها
وقتی که این مضامین تعیین شد، میتوان ایجاد استراتژی محتوا از طریق یک هرم بازاریابی محتوایی را کلید زد. در بخش بعدی این مقاله، نگاهی عمیق و مفصل به ساختار و اهمیت این هرمهای بازاریابی محتوایی خواهیم داشت.
مارکوس شریدان، سخنران، نویسنده و بنیانگذار آژانس بازاریابی The Sales Lion میگوید:
وقتی پای استراتژی محتوایی در میان باشد، یکی از مهمترین نکات این است که هر کسی در شرکت و نه فقط در واحد بازاریابی باید بداند بازاریابی محتوایی چیست. اغلب اوقات برای تفهیم بازاریابی محتوایی به سایر کارکنان؛ ما از ادبیات بازاریابی خودمان استفاده میکنیم؛ اما باید بدانیم این نوع سخن گفتن اصلاً در دیگر کارکنان، بخصوص در تیم فروش، همدلی ایجاد نمیکند. کلماتی که برای توضیح بازاریابی محتوایی انتخاب میکنید، بسیار مهم هستند. این کلمات باید مورد پذیرش و استقبال سایر کارکنان نیز قرار بگیرند.

قصد دارید با تولید محتوا به یک برند مطرح تبدیل شوید؟
ما از برنامه ریزی و مدیریت کمپین بازاریابی محتوا تا تولید محتوای وب سایت و شبکه های اجتماعی همراه شما هستیم.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
مدیریت و تولید محتواهرم بازاریابی محتوایی چیست؟
تعریف هرم بازاریابی محتوایی از این قرار است:
تهیه محتوا و سایر نکات مرتبط با آن به منظور تقویت پیامها/مضامین مشترک از طریق فرمتهای مختلف محتوایی، روشهای توزیع و کانالهای ترویج در رسانههای شرکت (Owned)، رسانههای پولی (Ppaid) و رسانههای آزاد (Earned). هر هرمی شامل یک محتوای مرکزی و موارد مشتق از آن محتوا و همچنین خردهمحتواهای ترویجی میباشد.
همین تعاملات و فعالیتهای بازاریابی محتوایی (که به شدت هدفمند و متمرکز هستند) به شما کمک میکنند که قطبنمای خود را روی اهداف بزرگ قفل کنید؛ اهدافی مثل آگاهیبخشی به مشتریان، تولید سرنخ (Lead) در فروش و همچنین، ایجاد فرصتهای فروش محصول.
هرم بازاریابی محتوایی: نگاهی به ساختار
این هرم از ۵ سطح یا لایهی محتوایی تشکیل شده است که میتوان آنها را در قالب سه بخش کلی تقسیمبندی کرد.

در این تصویر، ساختار کلی بازاریابی محتوایی را مشاهده میکنید که به ۳ یخش تقسیم شده است.
سطح ۱: محتوای مرکزی
محتوای مرکزی، یک محتوای اصیل و ضروری است که شامل تحقیق یا تحلیل و بینشی عمیق میشود. محتواهای جانبی، از بنمایهی تحقیق اصلی تولید میشوند. این محتواهای جانبی میتوانند شامل کتاب، کتاب الکترونیکی و راهنماهایی باشند که امکان بررسی عمیق در محتوا و مواد اولیهی محتوایی را فراهم میآورند.
محتواهای مرکزی به عنوان مادهی اولیه برای باقی محتواهای جانبی در هرم عمل میکنند و اغلب، دسترسی به آنها با رمز عبور امکانپذیر است (یعنی برای هر کسی دسترسپذیر نیستند). تمام محتواهای جانبی باقیمانده در هرم، به این منظور تولید میشوند که مخاطب شما را به سمت محتوای مرکزی هدایت کنند. این کار باعث میشود بازدیدکننده به یک مشتری بالقوه (سرنخ یا Lead) تبدیل شود.
کریس بورگان، نویسنده، روزنامهنگار، مشاور بازاریابی و مدیرعامل گروه رسانهای Owner میگوید:
یکباره همهی مردم دارند در محتوا غرق میشوند اما آنچه مردم نیاز دارند، اطلاعات مفیدی است که کسبوکار یا زندگی آنها را به نحوی رشد دهد. محتوای فوقالعاده میتواند به خریدار خدمت کند و به طور نامحسوسی به او یادآوری کند که میتواند روی کمک شما حساب کند.
سطح ۲، ۳ و ۴: محتواهای اشتقاقی (جانبی)
در میانهی هرم؛ محتواهایی قرار دارند که از محتوای مرکزی به وجود آمدهاند. این محتواها، بخشی از اطلاعات و دادههای محتوای مرکزی را انتخاب کرده و مطالبی متمرکزتر و دقیقتر حول آن بخش ایجاد میکنند. این محتواها به شدت دسترسپذیرند و در فرمتهای گوناگونی تولید میشوند از جمله به این فرمتها:
- پستهای وبلاگی طولانی، پاورپوینت، اینفوگرافی و محتواهای مختص Slideshare (سطح ۲ و ۳)
این محتوا، معمولاً بسته به استراتژی شما در جذب و تولید مشتری احتمالی (سرنخ یا Lead)، رمز عبور ندارند. (چه این محتوا، محتوایی محافظت شده باشد یا نباشد) هدف محتوا در این دو سطح از هرم، درگیر کردن مخاطب شما و هدایت او به سمت محتوای محافظتشدهی سطح اول است.
- پستهای وبلاگی و محتواهای دریافتی (سطح ۴)
محتوای سطح ۴، معمولاً در تعداد بیشتر و به روال روتینتری از محتواهای سطح ۲ و ۳ تولید میشود. این نوع محتوا، بخشی از فرآیند تولید هفتگی یا شاید روزانهی محتوا خواهد بود و ـ به همین دلیل ـ قوت غالب فرآیند بازاریابی محتوایی شما محسوب میشود. پستهای وبلاگی رایجترین نوع محتوا در این سطح از هرم هستند، اما محتوای دریافتی (Contributed Content: محتوایی که توسط فردی خارج از مجموعه برای شما نوشته شده است) نیز در این مقوله جای میگیرد. محتوای دریافتی یا مهمان برای پخش پیام شما، فراتر از رسانههای تحت مالکیتتان بسیار حیاتی است و در نهایت میتواند مخاطبانی خارج از محدوده وبلاگ را به محتوای مرکزی شما برساند. مطمئناً این کار موجب تولید مشتری بالقوه خواهد شد.
دیوید میرمان اسکان، استراتژیست فروش و بازاریابی، نویسنده و سخنران، میگوید:
درباره محصول و خدماتتان، محتوا تولید نکنید. هیچکس اهمیتی به اینها نمیدهد (مگر خود شما). مردم فقط به خودشان اهمیت میدهند و به اینکه شما چگونه میتوانید مشکلی از مجموع مشکلات آنها را حل کنید. همچنین، مردم دوست دارند سرگرم شوند و در چیزی با دیگران شریک شوند که قابل توجه باشد. اگر میخواهید مردم درباره شما و ایدههایتان حرف بزنند، باید در برابر میل تبلیغ بیش از حد محصول و خدمات خود مقاومت کنید. در عوض، چیزی تولید کنید که جالب باشد و در فضای آنلاین در مورد آن صحبت شود. وقتی توانستید کاری کنید که مردم در اینترنت درباره شما حرف بزنند، آنگاه همین مردم به صف میشوند تا بیشتر دربارهی شما بدانند و آنچه برای فروش دارید را از شما بخرند.
سطح ۵: خرده محتوای ترویجی
سرانجام، در قاعدهی هرم بازاریابی محتوایی به خردهمحتواهای (Micro-Content) ترویجی و تعاملی میرسیم. سطح ۵ به ایجاد آگاهی از تمام محتواهای دیگر شما، افزایش مصرف آن محتواها و تسهیل گفتگو درباره آنها کمک میکند. سطح ۵، شامل پستهای شبکههای اجتماعی و همچنین محتواهای ویرایشی یا انباشته (Curated Content) میشود. محتوای انباشته محتوایی است که شما تولید نمیکنید، بلکه آن را از منابع مختلف (منابع رسمی، کامنتها و تجربیات کاربران، سایر وبلاگها و شبکههای اجتماعی) جمعآوری میکنید.
جدول زیر تفاوتها و شباهتهای بین سطوح هرم را نشان میدهد:
۹ مزیت هرم بازاریابی محتوایی
هنوز هم این هرم شما را قانع نکرده است؟ در ادامه ۹ مزیت و فایدهای را به شما معرفی میکنیم که تاثیر اقدامات بازاریابی محتوایی (از آگاهسازی گرفته تا ایجاد تقاضا به منظور فروش) را بهینهسازی میکند.
تاد ویتلند، نویسنده، سخنران و مدیر استراتژی در شرکت King Content، میگوید:
تولید محتوا بدون استراتژی، مثل ساختن خانهای بدون نقشه است. ممکن است اتاق نشیمنتان فوقالعاده به نظر برسد، اما خیلی ناجور است که طراحی سرویس بهداشتی را به کلی فراموش کرده باشید.
۱. اهداف محتوایی یکپارچه
یکی از مهمترین اهداف هرم بازاریابی محتوایی، این است که تمام محتواها را حول اهداف شرکت و مضامین بازاریابیتان یکپارچه کند. این چارچوب به شما کمک میکند که استراتژی خود را در تمام واحدهای شرکت گسترش دهید تا همه در راستای هدفی واحد، حرکت کنند. همچنین، این هم راستایی و چارچوب مشخص باعث میشود در روند تولید محتوا، راهنما و اصولی واحد حکمفرما باشد.
۲. تکرار پیام
مضامین بازاریابی، زمانی به طور بهینه اثر بخش خواهند بود که همواره پیامی منسجم و غیرمتناقض را از طریق نقاط مختلف تماس با مشتری به وی منقل کنند. هرم بازاریابی محتوایی، تکرار عامدانهی پیامهای کلیدی بازاریابی را در کانالهای توزیع گوناگون تسهیل میکند.
۳. اشباع محتوایی
اثربخشترین برنامهها و طرحهای بازاریابی محتوایی، معمولاً با به خدمت گرفتن کانالهای توزیع و رسانههای پولی و رسانههای آزاد، از رسانههای تحت تملک شرکت فراتر میروند. این چارچوب محتوایی به شما امکان میدهد که محتوای موجود را به منظور مناسبسازی با این کانالها و رسانههای مختلف، مجدداً هدفگذاری کنید و هر جا که فرصتی مغتنم را مشاهده کردید، آنجا را از محتوای خود اشباع کنید.
۴. تنوع فرمتها
در حالی که برخی از مخاطبان هدفتان، ممکن است خواندن یک پست وبلاگی عمیق و طولانی را ترجیح دهند، اما شاید برخی دیگر را بهتر باشد از طریق وبینارهای تعاملی یا پادکستهایی که در حال حرکت بتوانند گوش کنند، جذب کرد. این هرم شما را تشویق میکند که محتوا را در فرمتها و قالبهایی مختلف تولید کنید.
رَند فیشکین،نویسنده، وبلاگنویس و بنیانگذار وبسایتهای Moz و Inbound.org، میگوید:
وقتی با مخاطبتان همدردی کنید و نیاز و ترجیح او را بشناسید، آنگاه در تعیین تاکتیکها و کانالهای توزیع خود فوقالعاده عمل خواهید کرد. همچنین، برای سوالات کلیدیای که تولیدکنندگان محتوا باید به منظور موفقیت از خودشان بپرسند، پاسخهایی هوشمندانه خواهید داشت: چه کسی به افزایش موج و تاثیر این محتوا میتواند کمک کند؟ و چرا؟
۵. تولید محتوای منعطف: از بالا به پایین یا از پایین به بالا
اینکه از کدام سطح یا لایه از هرم کار خود را شروع میکنید، تا حد زیادی به شرایط خاص خود شما بستگی دارد. برای مثال ممکن است هرم خود را با تهیهی یک مطالعهی پژوهشی اساسی و مرکزی شروع کنید (سطح ۱: محتوای مرکزی) که بعدا آن را به محتواهایی جانبی و خردهمحتواهای ترویجی تجزیه و مجدداً هدفگذاری نمایید. یا ممکن است از برخی کامنتهای کاربران در یک پُست وبلاگی یا در مکالمهای در شبکههای اجتماعی الهام گرفته باشید و برای ساختن هرم، از قاعدهی آن دست به کار شوید.
یکی از موفقترین هرمهای وبسایت Curata (که مقالهی حاضر ترجمهای از این وبسایت است)، در قالب یک پست وبلاگی طولانی شروع شد و سپس به گونهای گسترش داده شد که بتواند تمام سطوح هرم را پوشش دهد. البته هم شیوهی پایین به بالا و هم شیوهی بالا به پایین هر یک مزایا و معایب خود را دارند:

هرم بازاریابی محتوایی را میتوانید از بالا به پائین یا برعکس در استراتژی محتوای خود به کار بگیرید. با این حال، هر کدام از این مدلها مزایا و معایب خود را دارند.
۶. مانورهای محتوایی متناسب با زمان و موقعیت
این چارچوب محتوایی به شما امکان میدهد که از فرصتهای غیرمنتظرهی محتوایی بهرهبرداری کنید، فرصتهایی همچون محتواهای مرتبط با رویداد، خبرربایی (تولید محتوا با توجه به اخبار مهم روز که باعث جلب توجه کاربران میشود) و ورود به مکالمات برنامهریزینشدهی حوزه فعالیتتان.
این اقداماتِ برنامهریزینشده میتوانند به کلی الهامبخش هرمی جدید شوند؛ یا میتوان آنها را در یکی از هرمهای موجود وارد کرد.
۷. آمیزهی محتوایی متوازن
هرم بازاریابی محتوایی، پیروی از بهترین شیوههای متوزانسازی انواع محتوا را آسانتر میکند. با استفاده از این هرم میتوانید به نحو موثری، نسبت صحیح موارد زیر را تعیین و برنامهریزی کنید:
- محتوای تولیدی در برابر محتوای انباشته (۶۵٪ تولیدی و ۲۵٪ انباشته طبق بررسی Curata)
- تلاش زیاد (محتوایی که مخاطب برای دستیابی به آن باید مراحلی را طی کند، مثل ثبتنام، دادن ایمیل و …) در برابر تلاش کم (محتوایی که بدون هیچ مانعی در دسترس مخاطب قرار میگیرد)
- رسانههای تحت مالکیت در برابر رسانههای پولی در برابر رسانههای آزاد
۸. کارایی عملیاتی
میتوانید به شیوههای زیر از این هرم برای افزایش بازدهی و توانمندسازی عملیات داخلی خود استفاده کنید:
- همراستاسازی تمام فعالیتهای بازاریابی محتواییتان با اهداف مشخصشدهی کسبوکارتان
- تهیهی نقشه بلندمدت و برنامهی کوتاهمدت عملیاتی برای تهیه و توزیع محتوا
- یکپارچه کردن تمام اقدامات و تیمهایتان، حول یک استراتژی و فرایند مرکزی
- کاهش وقفهها و ناکارآمدیها در گردش کار
- الزامی دانستن تعیین اهداف قابل سنجش
- معرفی روشهای مناسب برای تعیین سنجش عملکرد هر قطعه از محتوای موجود در یک کمپین
۹. پاداش نهایی هرم: تاثیر مثبت در فروش
وقتی کمپینهای محتوایی خود را بر اساس این چارچوب میسازید، در واقع یک قیف واژگون ایجاد میکنید که مردم را به داخل میکِشد و آنها را از قاعدهی هرم به سطوح بالاتر و تا سطح ۱ میرساند. در سطح ۱ از آنها خواسته میشود برای دست یافتن به قطعات کلیدی محتوا، اطلاعات تماس خود را با شما در میان بگذارند. این موجب تولید سرنخهای فروش، مشتریهای احتمالی و فرصتهایی جدید برای تیم فروش شما میشود.
رایان اسکینر، وبلاگنویس در زمینه بازاریابی محتوایی و تحلیلگر ارشد درForrester ، میگوید:
استراتژی محتوایی، به هر قطعه از محتوا ربطی ندارد، بلکه بیشتر به سرجمع این محتواها میپردازد. برای سازمانهای کوچک یا آنهایی که رهبرانی بسیار کاریزماتیک و تعاملگرا دارند، ممکن است استراتژی حتی ضروری هم نباشد. اما برای سازمانهای بزرگتر که نیروهای زیادی آنها را در جهات گوناگون جابهجا میکنند، استراتژی محتوا موجب جهتدهی به سازمان، انسجام و پیوستگی، افزایش کیفیت و ارزش بیشتر در خروجی نهایی آن سازمان میشود. یک استراتژی موفق محتوایی، باید انتخابها و تصمیماتی واضح و دقیق اتخاذ کند. اگر مثلاً روی محصولی کار میکنید که قرار است جزو خریدهای ناگهانی و برنامهریزی نشدهی مشتریان باشد (Impulse Buy)، شاید بهتر است اصلاً تلاش زیادی برای استراتژی تحقیق و پژوهش خود انجام ندهید (زیرا هیچکس برای خرید چنین محصولی به جستجوی دادهها و محتواها نمیپردازد، بلکه درست در لحظهی خرید است که محصول، توجه مشتری را جلب کرده و همان لحظه مشتری تصمیم خود را میگیرد). همچنین، در استراتژی خود باید فرمتهایی که میخواهید محتوا را در قالب آنها تولید کنید، به تعدادی معقول کاهش دهید. یادتان باشد که همیشه اصطلاح هر چه بیشتر، بهتر در استراتژی محتوایی جواب نمیدهد. باید دستچین کنید.
چگونه کار با هرم بازاریابی محتوایی را آغاز کنیم؟
گام اول: یک رهبر تعیین کنید
اگرچه بسیاری از افراد سرانجام در روند اجرای هرمها دخیل میشوند، اما ضروری است که یک شخص واحد مسئول توسعه استراتژی جامع شما باشد. مطالعهای که اخیراً انجام شده نشان میدهد تنها ۴۳٪ از شرکتها یک مدیر اجرایی بازاریابی محتوایی دارند که میتواند عهدهدار این نقش ضروری شود. با این حال، پیشبینی شده این رقم تا پایان سال ۲۰۱۶ به ۶۰٪ برسد.
گام دوم: در سراسر سازمان برای هرم حمایت جلب کنید
زمانی که یک سرنخ فروش یا Lead ایجاد کردید، میتوانید از واحدهای کلیدی سازمان خود نظیر تیم بازاریابی محصول، گروه بازاریابی دیجیتال، تیم رسانههای اجتماعی، تیم رهبری عملیات بازاریابی شرکت یا مدیر ارشد بازاریابی، حمایت یا بازخورد بخواهید.
گام سوم: گردش کار هرم خود را مشخص کنید
گردش کار در هرم بازاریابی محتوایی یک چرخهی چهار بخشی است: استراتژی، تولید، توزیع و تجزیه و تحلیل. در تصویر زیر مشخصات هر بخش از این چرخه نمایش داده شده است. این بخشها را می توان از طریق برنامههای کاربردی مختلف تکمیل کرد یا از یک پلتفرم یکپارچهی بازاریابی محتوایی نظیر Curata CMP استفاده کنید.
لی اُدِن، نویسنده، سخنران، مشاور و مدیرعامل آژانس بازاریابی Top Rank Marketing، میگوید:
طبق گزارش CMI and MarketingProfs در حال حاضر، ۶۸% بازاریابان B2B یک استراتژی مدون برای بازاریابی محتوایی ندارند. من حتی گمان میکنم، فقط درصد اندکی از بازاریابان از دادهها برای تدوین استراتژی خود بهره میگیرند. دادههای مشتریان، دادههای بازار، دادههای شرکت، دادههای رقابت، دادههای جستجو، دادههای شبکههای اجتماعی، دادههای فرصتهای تجزیه و تحلیل وب، بهترین و بدترین محتواهای شرکت از لحاظ عملکرد، دادههای سئو و دادههای بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)، همگی فرصتهایی برای اتخاذ یک استراتژی آگاهانه و موفق در بازاریابی محتوایی به شما ارائه میدهند. تازه نخواهید که از تمام دادهها و بینشهایی برایتان صحبت کنم که از طریق پلتفرمهای پیشبین بازاریابی نظیر پلتفرم Everstring و ۶sense قابل دستیابی هستند. بسیاری از افراد دوست دارند که قمار کنند. اما وقتی پای بازاریابی محتوایی در میان باشد، حدس و قمار به ندرت به نتایج بزرگ منتهی میشود. به همین دلیل، تنها چیزی که برای افزایش احتمال موفقیت بازاریابی محتوایی خودمان روی آن حساب نمیکنم، شانس و اقبال است. همه چیز به دادهها بستگی دارد.
ارزیابی هرم بازاریابی محتوایی: معرفی سیستم امتیازات هرم
یکی از اهداف اصلی هرم بازاریابی محتوایی، بهینه کردن فرآیند بازیافت و هدفگذاری مجدد محتوا است. چرا؟ به منظور بیشینه کردن تاثیر محتوای شما بر جریان فروش.
با این حال، تعیین اینکه آیا به اندازهی کافی محتوای جانبی در یک هرم تولید کردهاید یا اصلاً چنین محتوایی تولید کردهاید یا خیر، کار آسانی نیست. ممکن است از خود بپرسید: آیا کار بیشتری هست که بتوانم با محتوای این کتاب الکترونیکی (Ebook) که تولید کردهایم، انجام دهم؟ برای پاسخ به این مشکل، ما مفهوم امتیازات هرم (Pyramid Points) را معرفی کردهایم تا نحوهی اجرای هرمهای خود را پایش و بهینهسازی کنید.
امتیازات هرم، مجموعهای از امتیازات به ازای محتوا (و به ازای سطح هرم) هستند که در هرم بازاریابی محتوایی در نظر گرفته میشوند. این امتیازات، تقریباً نشانگر اقدامات مورد نیاز برای تکمیل محتواها میباشند. با استفاده از امتیازات هرم، اطمینان مییابید که بیشترین استفاده را از هر هرم میبرید. این امتیازات کمک میکنند روند پیشرفت یا وضعیت هر هرم را پیگیری کنید. در جدول زیر، سطح و امتیاز هر یک از محتواهای موجود در هرم را مشاهده میکنید:
یک هرم بازاریابی محتوایی، معمولاً در یک بازهی زمانی سه تا شش ماهه ساخته میشود. اگر هر سه ماه یک هرم بسازید، احتمالاً زمانی میرسد که به طور همزمان در حال اجرای ۴ هرم باشید. امتیازات هرم که در بالا معرفی شدند به شما کمک میکنند میزان و دامنهی هدفگذاری مجدد محتوای اصلی یک هرم را پایش کنید.
این کار به شما کمک میکند بدانید باید به کدام هرم، منابع بیشتری اختصاص دهید. در ادامه، یک مثال از نحوهی ارزیابی و سنجش امتیازات هرم و همچنین تعیین روند پیشرفت کلی هرم را مشاهده میکنید (این هرم ۷۳٪ تکمیل شده است. بنابراین، منابع بیشتری را میتوان به آن اختصاص داد تا هرم به مرحلهی تکمیل صد در صدی برسد).
معیارهای عملکرد: اجرای عملی هرمها
امتیازات هرم، به نوعی موجب تسهیل ارزیابی عملیات اجرایی هرم میشوند. در واقع، دستاورد اصلی زمانی خود را نشان میدهد که میزان موفقیت عملکرد هرم، تعیین میشود. بر اساس چارچوب زیر، شما باید هرم خود را در سه حوزه، مورد ارزیابی قرار دهید:
- سرِ قیف (نظیر شبکههای اجتماعی، بازدید از صفحات، نرخ حفظ کاربر)
- وسط قیف (نظیر سرنخهای فروش تولید شده و محقق شده)
- ته قیف (نظیر فرصتهای فروش محقق شده و تاثیر آن بر درآمد شرکت)
تجزیه و تحلیل عملکرد هرمهای مختلف میتواند به شما کمک کند تا پاسخی برای سوالات زیر بیابید:
- هرم چه تاثیری بر جریان درآمد شرکت شما، بر ترافیک وبسایت و بر وضعیت شبکههای اجتماعیتان داشته است؟
- چه انواعی از هرمها (محتواهای مرتبط با آنها)، در سر، وسط و ته قیف عملکرد بهتری داشتهاند؟
- چرا یک هرم بخصوص، نسبت به سایر هرمها ضعیفتر (یا قویتر) عمل میکند؟
یان کلیری، وبلاگنویس فناوری، سخنران و بنیانگذار آژانس بازاریابی RazorSocial، میگوید:
عاملی که موجب ایجاد یک استراتژی موفق محتوایی میشود چیست؟ استراتژی ترویج! در فضای وب همواره میزان و حجم محتوا به طرز غیرقابل باوری در حال افزایش است بنابراین بدون یک استراتژی خوب برای ترویج محتوایتان، این محتوا آنطور که باید در فضای وب توزیع نخواهد شد. یادتان باشد همیشه بهترین محتوا نیست که مورد استقبال قرار میگیرد. توزیع محتوا نیز در دیده شدن شما نقش بسیاری مهمی دارند.
از اینجا به بعد دستور کار چیست؟
بازاریابی محتوایی یک بازی بلندمدت است. بازاریابی محتوایی این پتانسیل را دارد که برای سرمایهگذاریهای شما در تولید محتوا، بازده زیادی را رقم بزند؛ به شرطی که بتوانید یک استراتژی هوشمندانه تهیه کنید و آن استراتژی را به شیوهای اثربخش پیادهسازی کنید. با تعیین اهداف اصلی شرکت و با تعیین مفاهیم بازاریابی شروع کنید، سپس، در گام بعدی یک هرم بازاریابی محتوایی را طراحی و اجرا کنید. ما معتقدیم این هرم به شما کمک میکند نحوۀ کار و روال بازاریابی محتوایی خود را به استانداردی بالاتر برسانید، و با اعتمادبنفس و سهولت بیشتری به بازاریابی محتوایی بپردازید. به نحوی که پیش از این هرگز تصورش را هم نمیکردید.
امیدوارم که خواندن این مقاله برایتان مفید بوده باشد.
منبع: نوین دات کام
لینک نوفالو (nofollow) با لینک فالو (dofollow) چه تفاوتی دارد؟

برای درک بهتر لینک نوفالو، بهتر است کمی با مفهوم لینک سازی و تاثیر آن بر اعتبار یک صفحه نزد موتور جستجو صحبت کنیم. لینک دهی چه به سایر وبسایتها صورت گیرد و چه از سایتی به سایت شما انجام شود، یکی از بخشهای مهم در سئو محسوب میگردد. در این بین، نوع لینکهای ورودی و خروجی به سایت از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا شیوه عملکرد موتورهای جستجو در برابر صفحات را مشخص میکند.
اگر شما سایتی دارید که در صفحه اصلی آن به ۵ صفحه داخلی از وبسایت و ۵ صفحه خارج از وبسایت لینک داده شده، مجموعاً ۱۰ لینک از صفحه اصلی آن به صفحات دیگر اشاره دارند. در مقابل، هنگامی که یک سایت به صفحات شما لینک دهد، از یک صفحه خارج از سایت، به صفحات شما لینک داده است. حال اگر یکی از صفحات شما ۳۰ لینک گرفته باشد، در مجموع ۴۰ لینک (۳۰ بک لینک + ۵ لینک داخلی + ۵ لینک داده شده) با آن صفحه در ارتباط هستند و موتورهای جستجو برای تعیین اعتبار این صفحه، تمام این ۴۰ لینک را بررسی خواهند کرد.
این یک ارتباط متقابل است و اعتبار وبسایت هنگام لینک دهی به سایر وبسایتها در نظر گرفته میشود؛ مگر آنکه با استفاده از لینک نوفالو این راه ارتباطی را مسدود کرده باشید. خب، میپرسید، لینک نوفالو چیست؟ کمی صبور باشید. پیشتر در مقاله لینک بیلدینگ چیست؟، درباره مفهوم nofollow صحبت کرده بودیم. با این حال اگر با این مفهوم آشنایی ندارید، در این مقاله قصد داریم تفاوت لینک نوفالو و فالو را بررسی کنیم.
لینک فالو یا dofollow چیست؟
بهتر است برای فهم سادهتر، لینکهای فالو را به امتیاز تشبیه کنیم. لینک dofollow بیشتر به معنای امتیاز بیشتر است. بنابراین، سایتی که بیشترین امتیاز را جمع کرده باشد، برنده خواهد شد. هنگامی که یک صفحه لینکهای dofollow فراوانی دریافت میکند، موتورهای جستجو معمولاً به محبوبیت و کارایی مطالب آن پی میبرند و در نتیجه در لیست نتایج جستجو رتبه آن را نسبت به وبسایتهای مشابه بهبود میبخشند. البته باید بدانید تعداد زیاد لینک های dofollow، تحت شرایطی خاص میتوانند معکوس عمل کرده و موجب افت رتبه وبسایت شما شوند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
هنگامی که در مطالب خود به یک صفحه خارج از سایت خود لینک میدهید، این لینک به شکل زیر خواهد بود:
<a href=”http://www.example.com”>Example</a>
در واقع لینکهای dofollow هیچ تگ مشخصکنندهای ندارند و بهطور پیشفرض
تمام لینکهایی که در مطالب درج میکنید، لینکهای فالو خواهند بود.
گوگل از معیاری با نام پیج رنک برای محاسبه امتیاز لینکها استفاده میکند. البته بسیاری از متخصصین سئو ترجیح میدهند به جای استفاده از عبارت امتیاز لینک، از عبارت Link juice استفاده کنند. Link juice، یک عبارت عامیانه است که برای معرفی قدرت یک سایت از طریق لینکهای داخلی و خارجی به کار میرود.
در واقع، Link juice به قدرت لینکی که به سایت شما میآید گفته میشود و با اعتبار سایت مبدا (Authority) متفاوت است. زمانی که یک سایت معتبر به شما لینک میدهد، مقداری از اعتبارش از طریق این لینک به سایت شما منتقل میشود. همین امر موجب میشود که اعتبار سایت شما نیز افزایش یابد.
برای درک بهتر این مفهوم، تصور کنید سایتهای A و B وجود دارند. اگر هر دو سایت به لحاظ معیارهای سئو مشابه باشند و سایت A دو لینک ورودی دریافت کند، در حالی که سایت B هیچ لینکی ندارد؛ میتوان اطمینان داشت که سایت A رتبه بالاتری نسبت به سایت B در نتایج جستجو خواهد داشت. حال اگر سایت B دو لینک دریافت کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا هر دو سایت با یکدیگر برابر خواهند شد؟
پاسخ به این سؤال کمی مشکل است چرا که به Link juice بستگی دارد. بهطور کلی هنگامی که سایت A لینکهای بیشتری نسبت به سایت B دریافت میکند، از Link juice بیشتری بهره مند میشود؛ اما این تمام ماجرا نخواهد بود و Link juice نیز میتواند بر اساس معیارهای مختلفی تغییر کند. در ادامه با نکات جالبتری آشنا خواهید شد.
لینک نوفالو nofollow چیست؟
در بالا، ساختار یک لینک عادی را برای شما ترسیم کردیم. اما باید بدانید ساختار لینک نوفالو، کمی متفاوت است:
<a href=”http://www.example.com” rel=”nofollow”>Example</a>
در واقع وجه تمایز لینک nofollow و dofollow، تنها در عبارت “rel=”nofollow است و در صورت عدم استفاده از این عبارت، لینک شما تبدیل به یک لینک فالو خواهد شد. هنگامی
که یک وبسایت از تگ nofollow استفاده میکند، در واقع به موتورهای جستجو
اطلاع میدهد که این لینک نباید در محاسبه رتبه صفحه یا PageRank در نظر
گرفته شود. همچنین، این لینک در محاسبه پیج رنک مقصد نیز بی تاثیر خواهد
بود.
هنگامی که یک سایت با رتبه بالا به سایت شما لینک میدهد، به قدرت و اعتبار شما میافزاید و پیج رنک شما را بهبود میبخشد. اگر یک سایت با رتبه بالا به سایت شما لینک نوفالو دهد، این لینک از سوی گوگل برای افزایش اعتبار شما در نظر گرفته نمیشود (نه به این معنی که هیچ تاثیری در وضعیت سئوی شما ندارد!). با این وصف، استفاده از لینک نوفالو، نسبت به سایتهایی که همیشه از لینک فالو استفاده میکنند، میتواند رشد بیشتری برای شما به ارمغان بیاورد.
آیا استفاده یک سایت از لینک نوفالو موجب افزایش قدرت لینکهای فالو آن میشود؟
در گذشته استفاده از لینکهای نوفالو، موجب افزایش Link juice لینکهای فالو میشد. برای مثال سه لینک فالو از یک سایت به صفحات خروجی، نسبت به حالتی که از یک لینک نوفالو به همراه دو لینک فالو استفاده میشد از Link juice کمتری برخوردار بودند.
اما امروزه استفاده از لینک nofollow تأثیری در افزایش Link juice لینکهای dofollow ندارد. با این حال، در این بین یک نکته از نظر پنهان مانده است. از گذشته تا امروز، هرچه تعداد لینکهای خروجی یک صفحه افزایش یابد، Link juice آنها کاهش مییابد. برای فهم آسانتر این مسئله، دوباره به سایتهای A و B بازمیگردیم.
سایت A از چهار صفحه و سایت B از سه صفحه خارجی لینک dofollow دریافت کردهاند. در نگاه ساده انتظار داریم که سایت A رتبه بهتری نسبت به سایت B داشته باشد، اما واقعیت کمی متفاوت است.
تصور کنید سایت B از سایتهایی که تعداد لینک dofollow کمتری دادهاند، لینک دریافت کند. در مقابل سایت A از سایتهایی لینک دریافت میکند که در مقایسه با سایتهای مبدا B لینک dofollow بیشتری میدهند. در این حالت، حتی اگر تعداد سایتهای مبدا A بیشتر باشند، امکان برابری و حتی کسب رتبه پایینتر از سایت B وجود دارد. زیرا سایت B از Link juice بیشتری بهره برده است. با این وصف، تعامل با وبسایتهایی که از لینکهای خروجی زیادی استفاده میکنند، چندان عاقلانه به نظر نمیرسد.
همچنین، استفاده زیاد از لینک های dofollow مبنای تشخیص سایتهای اسپمر و فروشنده لینک هستند. لینکهای خروجی این سایتها با وجود dofollow بودن به دلیل تعداد زیاد، ارزشی ندارند.

همانطور که مشاهده میکنیم سایتهایی که به صفحه A لینک دادهاند به دیگر سایتها نیز لینک دادهاند. همین موضوع باعث شده است صفحه B با بک لینک کمتر Link Juice بیشتری دریافت کند.

به دنبال خدمات سئو هستید؟
ما دانش لازم برای افزایش اعتبار و رتبه شما در گوگل را داریم. پس خوبه با ما تماس بگیرید.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
افزایش ترافیک وب سایت شماچرا باید از لینک nofollow استفاده کنیم؟
- گوگل لینک نوفالو را بررسی میکند، اما بهسادگی از آنها را برای محاسبه PageRank استفاده نمیکند.
- جستجوگر بینگ، لینک نوفالو را در نظر نمیگیرد و از آن برای رتبهبندی صفحات استفاده نمیکند.
- موتور جستجوگر یاهو، لینک نوفالو را در نظر میگیرد، اما از آنها برای رتبهبندی مستقیم استفاده نمیکند.
بنابراین، چرا باید از لینکهای nofollow استفاده کنیم؟
بهطور منطقی شاید فکر کنید که لینک nofollow کمکی به کسب رتبه بهتر در یک کلمه کلیدی نمیکنند، اما این تصور چندان صحیح نیست. این لینکها بهطور غیرمستقیم میزان اعتماد به وبسایت شما را افزایش میدهند. کاربرانی که چندین مرتبه از طریق این لینکها به سایت شما هدایت میشوند، در صورتی که از محتوا و مطالب راضی باشند، تعامل بیشتری با شما خواهند داشت. افزون بر این، موارد زیر دلایلی منطقی برای استفاده از لینکهای nofollow هستند:
- جلوگیری از لینک شدن به سایتهای اسپمر: امکان دارد که از سایت شما عمداً یا سهواً به یک سایت اسپم، لینک داده شود. این لینک ممکن در متن، نوارهای تبلیغات جانبی یا در بخش نظرات سایت قرار داشته باشد. با این وجود، میتوانید با استفاده از کد nofollow تاثیر این لینکها را از بین ببرید.
- جلوگیری از تکرار شدن محتوا: اگر در یک صفحه؛ دو لینک مختلف که انکر تکست متفاوتی هم دارند به یک صفحه داخلی و خارجی لینک شدهاند، بهتر است یکی از آنها را با استفاده از لینک nofollow بیاثر کنید.
- جلوگیری از کاهش اعتبار وبسایت: در صورت استفاده زیاد از لینکهای فالو، بخش زیادی از اعتبار خود را به سایتهایی که به آنها لینک دادهاید، تقدیم میکنید. این موضوع بهقدری مهم است که در بسیاری از سیستمهای مدیریت محتوا مانند وردپرس، قابلیت کد نوفالو گنجانده شده است.
- اولویت Crawl شدن توسط ربات گوگل: اولویت Crawl شدن یا خزیده شدن وبسایت به معنی تغییر عملکرد موتورهای جستجوگر نسبت به یک وبسایت است. همانطور که در مقاله آموزش ساخت robots.txt توضیح دادیم، گاهی اوقات محدودیتهایی برای Crawl شدن و ایندکس شدن صفحات سایت وجود دارد. برای مثال ممکن است وبسایت شما ۱۰۰ صفحه داشته باشد و بنا به دلایلی ۹۰ صفحهی آن برای موتورهای جستجو اهمیت نداشته باشند. در چنین شرایطی، با استفاده از تگ “rel=”nofollow در لینکهای داحلی آن ۹۰ صفحه، میتوانید تعداد صفحات سایت خود را از ۱۰۰ به ۱۰ کاهش دهید. این کار به موتورهای جستجوی میگوید که آن ۱۰ صفحه اولویت بالاتری نسبت به سایر صفحات دارند.
- جلوگیری از گوگل پنالتی: در صورتی که در رپورتاژ آگهیهای سایت خود یا لینکهای پولیتان از تگ نوفالو (“rel=”nofollow) استفاده نکنید، ممکن است گوگل رتبه سایتتان را به شدت کاهش دهد.
نکتهای مهم درباره بک لینکهای پولی
گوگل از معیارهای مختلفی برای تعیین رتبه وبسایت شما استفاده میکند. با این همه، توصیه میکنیم که از بک لینکهای پولی با قصد بهبود رتبه وبسایت خود استفاده نکنید. در حقیقت، گوگل از راههای مختلفی برای شناسایی لینکهای خریداریشده استفاده میکند. برای مثال یکی از معیارهای تشخیص لینک پولی، گزارش کاربران است. روش دیگر تشخیص یک لینکهای پولی، تعداد زیاد لینکهای خروجی از یک وب سایت است. بنابراین، بهتر است برای تبلیغات وبسایت خود از لینک nofollow استفاده کنید و با این کار به طور غیر مستقیم گوگل را تحت تاثیر قرار دهید.
جمعبندی
اگرچه تبادل لینک با سایتهایی که از کد نوفالو استفاده میکنند تاثیر مستقیم بر سئو وبسایت شما نمیگذارد، اما اگر فرصتی برای قرار دادن لینک وبسایت خود با کد nofollow در سایتهای پربازدید یافتید، حتماً از آن استفاده کنید. برای مثال ثبت لینک سایت شما در یک انجمن یا سایت پرطرفدار میتواند بازدیدکننده فراوانی را به سمت شما هدایت کند که ارزش آن کمتر از لینک follow نیست (در حالت عادی جذب این تعداد مخاطب، تنها با استفاده از محتوای مناسب ممکن نیست).
اگر وبسایت شما از محتوای مناسب برخوردار باشد، با لینکهای nofollow نیز میتواند به مرور رتبهی مناسبی کسب کند زیرا مخاطبان با تکرار مراجعه به وبسایت شما و گردش در صفحات آن، عملاً به گوگل اطلاع میدهند که این وبسایت از کیفیت خوبی برخوردار است. هرچند این روش زمان بیشتری میطلبد، اما پایدارتر است.
افزون بر این، گاهی بهتر است در میان لینکهای وبسایت شما چند کد nofollow نیز وجود داشته باشد تا گوگل از طبیعی بودن لینکهای شما اطمینان پیدا کند. به منظور بررسی فالو یا نوفالو بودن لینکهای وبسایت میتوانید در سورس کد کلمه nofollow را جستجو کنید یا با استفاده از افزونههای اختصاصی که بر روی فایرفاکس و گوگل کروم نصب میشود این لینکها را بیابید. همچنین، میتوانید از ابزار SEOMoz toolbar نیز استفاده کنید. این ابزار قادر است لینکهای follow هر صفحه را با رنگ سبز و لینک nofollow را با رنگ صورتی نمایش دهد.
امیدواریم خواندن این مقاله توانسته باشد تفاوت لینکهای فالو و نوفالو را به خوبی برایتان توضیح داده باشد. منتظر نظرات شما عزیزان هستیم.
منبع: نوین دات کام