بازاریابی درونگرا و برون گرا : تفاوت چیست؟
بازاریابی درونگرا و برون گرا : تفاوت چیست؟
افزایش بازدید سایت : چگونه می توان یک وب سایت جدید را ارتقاء داد
در بازاریابی اینترنتی ، مثل بسیاری از رشته های دیگر، اولین مرحله ها همیشه چالش برانگیزترین مرحله ها هستند. اما شما می توانید به طراحی سایت مشهد که همه چیز را برای ایجاد یک وب سایت به شما می دهد تکیه کنید.
پس از اینکه یک وب سایت جدید راه اندازی کردید، باید با کار افزایش بازدید سایت و ارتقاء آن، دست به گریبان شوید تا وب سایت تان را پربازدید کنید. خبر خوب این است که ما برای کمک به شما اینجا هستیم. در اینجا یک مرور کلی بر مراحل یادگیری شما و چگونگی افزایش بازدید سایت جدید داریم:
بیایید با خلاصه کردن پارامتر های این کار شروع کنیم. ارتقاء یک وب سایت و به عبارتی افزایش بازدید سایت بخش مهمی از توسعه ی بازاریابی اینترنتی است. مهم نیست که شما از سایت خود برای فروش قطعات خودرو، تبلیغ رستوران خود یا به عنوان وبلاگ درمورد تجربیاتتون درباره ی زندگی خارج از کشور، استفاده می کنید. جذب بیشتر کلیک ها و بازدیدکنندگان بیشتر، اولویت اول تمام صاحبان وب سایت ها است، و به همین دلیل نیاز جدی به ارتقاء وب سایت و افزایش بازدید سایت دارید.
چالش بزرگی که صاحبان وب سایت های جدید هنگام ارتقاء وب سایت با آن روبرو می شوند، این است که وب سایت آنها خیلی جدید است. آسان نیست که هر برند یا سازمانی که اخیرا به وجود آمده است را در مرکز توجه قرار دهید، به ویژه هنگامی که محدودیت های بودجه مانع ولخرجی می شود. به همین دلیل، بسیاری از چیزهایی که بر آن تمرکز خواهیم داشت مربوط به فرآیندهای پیدا کردن یک موقعیت خوب، ایجاد یک وجهه مثبت و افزایش مخاطبان حامی است.
حالا وقتش است که به جزئیات بپردازیم.
خبرنامه ها از روزهای اولیه ی پیدایش اینترنت وجود داشتند و هنوز هم در بازاریابی اینترنتی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار میگیرند. چرا؟ چون آنها نتیجه بخش هستند. تاثیر مستقیم و بلافاصله فرستادن محتوا به صندوق دریافتی افراد این است که علاقه مندی و سرعت را افزایش می دهد. اما خبر رسانی را با سحر و جادو اشتباه نگیرید. شما باید کمپین ایمیلی بسازید که برای کاربران بنیادی به نظر بیاید، در غیر اینصورت مستقیم به سطل اشغال میروند.
در حالت ایده آل، مقداری از ترافیک وب سایت از نتایج موتور جستجو حاصل میشود. این یک منبع قابل اعتماد و ثابت ترافیکی است که به طور مداوم دسترسی شما به مخاطبین جدید را گسترش میدهد.
برای اطمینان از اینکه محتوای شما به طور برجسته ای در نتایج جستجو نمایش داده شده است، نیاز به بهینه سازی سایت خود دارید (بهینه سازی موتور جستجو).
مهمترین قاعده این است که جستجوگرها بخشی از روال شما باشند، نه چیزی که فقط یکبار قبل از راه اندازی سایت انجام دهید. به طور منظم در جستجوگرها سرمایه گزاری کنید و قطعا نتیجه را خواهید دید. حتی میتوانید با این اقدامات سئو در کمتر از یک ساعت پیشرفت های زیادی داشته باشید.
رسانه های اجتماعی برای کسب و کارهای کوچک و برندهای ناشناخته امکان ایجاد یک مخاطب رو به رشد را به صورت ارگانیک، بدون صرف هزینه های زیاد در تبلیغات، امکان پذیر کرده اند. محتوای پلتفرم های اجتماعی ابزار ایده آلی برای تازه واردین در نظر گرفته می شود. اما محتوای زیادی در خارج از آن وجود دارد! در واقع چطور میتوانید توجه بازار هدفتان را جذب کنید؟ ما چند توصیه داریم:
همچنین پیشنهاد می کنیم هشت اشتباه در رسانه های اجتماعی را مطالعه بفرمایید.
بهترین روش برای تبلیغ یک وب سایت این است که افراد دیگر این کار را برای شما انجام دهند. نه فقط بخاطر اینکه در زمان و تلاش صرفه جویی کنید، بلکه عمدتا به این دلیل است که در جاهایی که ممکن است خودتان حضور نداشته باشید، قابل مشاهده باشید. زیرا تایید واقعی همیشه قدرتمند تر از بازاریابی است.
کلید تبدیل بازدیدکنندگان، فالوورها یا مشتریان فعلی به طرفدارن واقعی که برای شما تبلیغ می کنند، ساده است: آنها را راضی نگه دارید. اگر آنها با انچه که به آنها داده اید خوشحال باشند، احتمالا تجربه ی خود را با دوستان و آشنایان به اشتراک می گذارند. اما گام های مهمی نیز برای افزایش این احتمال وجود دارد. برای مثال:
بخش قابل ملاحظه ای از ترافیک وب سایت شما از طریق دستگاه های تلفن همراه حاصل می شود. این یک واقعیت است. البته در صورتی که سایت شما برای مشاهده روی صفحه نمایش تلفن همراه بهینه شده باشد، این ترافیک معنادار خواهد بود. اینکه فقط یک نام دامنه ی قابل دسترس برای هر نوع دستگاهی داشته باشید، کافی نیست. همیشه باید تلاش کنید که به بازدیدکنندگان خود بهترین تجربه ای را که می توانید بدهید و استفاده از تلفن همراه هیچ وجه متفاوتی ایجاد نمی کند.
اگر واقعا می خواهید بیشترین ارتقاء را در داخل سایتتان ایجاد کنید باید انگشتتان را روی پالس آمار نگه دارید و ترافیک های ورودی خود را بررسی و تحلیل کرده تا بتوانید از آن یا بگیرید. انجام دادن تمام مراحلی که در بالا ذکر شد به عنوان مرحله اول مهم است. پس از اعمال آنها، وقت آن است که ببینید کدامشان واقعا کار می کند، نقاط ضعفتان در کجاست، و در کجا بالاترین پتانسیل رشد را دارید.
مسئولیت سنگین بازاریابی محتوایی، مثل این است که بخواهید همزمان یک ارکستر را رهبری کنید، در عین حال میزبان یک مراسم عروسی باشید و یک نمایش را نیز روی صحنه ببرید. پیش بردن همهی این کارها با هم، بدون داشتن برنامهای از پیش تعیین شده، تقریباً ناممکن است، حتی برای سوپرمن!
طبق گزارش سنجش بازاریابی سال ۲۰۱۵ وبسایت Content Marketing Institute، برای موفقیت کمپینهای بازاریابی محتوایی، داشتنِ استراتژیهای مدون و مستند، ضروری هستند. این گزارش نشان میدهد بازاریابانی که از استراتژی مدون پیروی میکنند از بازاریابانی که استراتژی مدونی ندارند، موفقتر عمل میکنند.
هرم بازاریابی محتوایی یا Content Marketing Pyramid یک چارچوب استراتژیک است که اجرای کمپینهای محتوایی، اطمینان از عملکرد بهینهی محتوا، بازیافت و دامنهی تاثیرگذاری آن را ممکن میسازد. راهنمای حاضر به شما میآموزد که هرم بازاریابی محتوایی چیست، چرا در عمل موفق است و چگونه میتوانید آن را در شرکت یا سازمان خود اجرا کنید.
این یک نمونه کامل از هرم بازاریابی محتوایی یا Content Marketing Pyramid است.
هرم بازاریابی محتوایی علاوه بر ایجاد یک استراتژی محتوای مستند و مدون، به شیوههای زیر نیز به شما کمک میکند:
داگلاس کسلر، مدیر خلاقیت و از بنیانگذاران آژانس بازاریابی Velocity Partners میگوید:
وقتی بدون استراتژی، محتوایی تولید میکنید چه اتفافی میافتد؟ معمولاً هیچی! محتوای بدون استراتژی مثل قمار کردن است، کسی چه میداند، شاید هم بردید. اما احتمالاً میبازید.
طبق سنجش بازاریابی سال ۲۰۱۵، تنها ۳۸٪ از بازاریابان B2B، نحوهی استفاده شرکتشان از بازاریابی محتوایی را اثربخش یا بسیار اثربخش ارزیابی میکنند. هرم بازاریابی محتوایی بسیاری از سردردهای ناشی از بازاریابی ناکارآمد محتوایی را برطرف میکند. اما اگر بازاریابی محتوایی را بدون چارچوبی هوشمندانه اجرا کنید، ممکن است با عواقب زیر مواجه شوید:
امکان دارد با واحدهایی در شرکت خود روبهرو شوید که در اتاقهای بسته و بدون ارتباط با یکدیگر فعالیت میکنند. در این حالت استراتژی بازریابی محتوایی شما هیچ هدف مشخص و مدونی ندارد و تولیدکنندگان محتوا نیز ارتباطی با هم ندارند.
فایدهی هرم بازاریابی محتوایی: این چارچوب، تمام اقدامات بازاریابی محتوایی شما را مستند، متمرکز و با یکدیگر هماهنگ میکند.
مخاطبان شما، پیامهای متناقضی از شما دریافت میکنند و به این ترتیب، نقاط تماس (Touch Points) آنها با شما از بین میرود. این نقاط تماس، همان محتوا و تبلیغاتتان هستند. این امر منجر به فقدان وفاداری به برند و همینطور منجر به عدم رضایت مشتری میشود.
فایدهی هرم بازاریابی محتوایی: این هرم موجب انسجام پیامهایی میشود که مخاطب از رفتار و حضور شما دریافت میکند. همچنین، باعث میشود اطلاعاتی یکپارچه و غیرپراکنده در محتواهای شما یافت شود.
نیل پاتل، از بنیانگذاران آژانس تجزیه و تحلیل Crazy Egg و ابزارهای Hello Bar و KISSmetrics میگوید:
وقتی بدون استراتژی یک محتوا را تولید میکنید، خواهید دید که دهها و صدها مقاله دارید بدون کمترین ترافیک! حواستان باشد که تقریباً نیمی از زمان شما باید صرف استراتژی و بازاریابی شود.
به خاطر بینظمی و فقدان ارتباط مناسب با مشتری، دائماً مشغول اختراع چرخ خواهید بود. از آنجایی که اقدمات خود را مستند و مکتوب نکردهاید، زمانی که به خود میآیید متوجه میشوید در حال تولید محتوایی هستید که قبلاً نمونهی آن را ایجاد کردهاید. این در حالی است که میتوانید از همان محتواهای قدیمی، به شیوهی بازیافت یا هدفگذاری مجدد استفاده کنید.
فایدهی هرم بازاریابی محتوایی: این چارچوب به فرآیند توسعهی داخلی محتوای شما جهت میدهد. با استفاده از هرم بازاریابی محتوایی مطمئن خواهید شد که هر محتوا در قالبها و کانالهای توزیع محتلف، نقشهایی مختلف را ایفا میکند. این کار موجب جلوگیری از هدررفت زمان، انرژی و منابع شما میشود.
حتی اگر هیچ یک از عواقب بالا را مشاهده نکردید، باز هم باید بدانید که بازاریابی محتوایی یعنی رقابتیتر شدن و به چالش کشیدن رقبا. بیایید نگاهی به این آمارها داشته باشیم:
از آنجا که بازاریابان محتوا بودجههای نامحدود در اختیار ندارند، بهترین راه برای رقابت این است که روشهایی بیابیم تا از بودجه و منابعی که در حال حاضر در اختیار داریم، به شکل موثرتری استفاده کنیم. با اجرای یک برنامهی استراتژیک میتوانیم محتوایی موثرتر تولید کنیم و به این ترتیب، با منابع و کار کمتر، بازده بیشتری به دست آوریم.
پیش از اینکه به طور جزئی و دقیق وارد بحث هرم بازاریابی محتوایی شویم ـ هرمی که برای طراحی و اجرای یک کمپین محتوایی به کار میآید ـ اجازه بدهید از فاصلهای دورتر به موضوع نگاه کنیم. کمپینها محصول جانبی یک استراتژی بزرگتر هستند. توصیه ما این است که استراتژی خود را بر مبنای یک برنامه زمانی یک ساله، توسعه دهید. سپس، هر سه ماه یک بار آن را تغییر دهید تا بتوانید با هر گونه تغییری در بازار یا کسبوکار خود، هماهنگ شوید.
دارمش شاه، کارآفرین، نویسنده و از بنیانگذاران شرکت بازاریابی Hubspot میگوید:
یک استراتژی عالی به شما خواهد گفت که محتوا برای چه کسی تولید خواهد شد، چرا برای مخاطف مفید خواهد بود و نشان میدهد که محتوا چگونه پخش میشود و اهداف آن چیست.
باید به خاطر داشته باشید که استراتژی بازاریابی محتوایی شما بر اساس محتوایتان شکل نمیگیرد، بلکه بر اساس هدفی تنظیم میشود که میخواهید از طریق محتوا بدست آورید. موفقترین تیمهای بازاریابی محتوایی، همواره تلاش میکنند که استراتژیشان با اهداف شرکت و اهداف مدیر بخش بازاریابی و با سایر تیمهای مربوطه، همراستا باشد.
برای شکل دادن به استراتژی خود میتوانید از چارچوب زیر کمک بگیرید:
با اهداف سطح بالا و اصلی شروع کنید. اهدافی که توسط تیم مدیر شرکت، تعیین شده است. این اهداف، مبنای جهتگیری استراتژیک واحد بازاریابی شما خواهند بود.
مثالهایی از اهداف اصلی شرکت میتوانند شامل این موارد باشند:
پس از اینکه اهداف شرکت را مشخص کردیم، باید مضامین (تمهای) بازاریابی را جهت پشتیبانی از این اهداف تعیین کنیم. معمولاً تعداد دو تا چهار نوع مضمون کلی وجود دارد که توسط تیم بازاریابی تعیین میشود. هر یک از این مضامین بر یک مفهوم، پیام یا حوزهی کلیدی از اهداف شرکت تمرکز دارند.
برای مثال اگر هدف شرکت افزایش سهم از بازار موبایل باشد، نمونههای مضامین بازاریابیای که برای این هدف تعیین میشوند، چنین خواهد بود:
وقتی که این مضامین تعیین شد، میتوان ایجاد استراتژی محتوا از طریق یک هرم بازاریابی محتوایی را کلید زد. در بخش بعدی این مقاله، نگاهی عمیق و مفصل به ساختار و اهمیت این هرمهای بازاریابی محتوایی خواهیم داشت.
مارکوس شریدان، سخنران، نویسنده و بنیانگذار آژانس بازاریابی The Sales Lion میگوید:
وقتی پای استراتژی محتوایی در میان باشد، یکی از مهمترین نکات این است که هر کسی در شرکت و نه فقط در واحد بازاریابی باید بداند بازاریابی محتوایی چیست. اغلب اوقات برای تفهیم بازاریابی محتوایی به سایر کارکنان؛ ما از ادبیات بازاریابی خودمان استفاده میکنیم؛ اما باید بدانیم این نوع سخن گفتن اصلاً در دیگر کارکنان، بخصوص در تیم فروش، همدلی ایجاد نمیکند. کلماتی که برای توضیح بازاریابی محتوایی انتخاب میکنید، بسیار مهم هستند. این کلمات باید مورد پذیرش و استقبال سایر کارکنان نیز قرار بگیرند.
ما از برنامه ریزی و مدیریت کمپین بازاریابی محتوا تا تولید محتوای وب سایت و شبکه های اجتماعی همراه شما هستیم.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
مدیریت و تولید محتواتعریف هرم بازاریابی محتوایی از این قرار است:
تهیه محتوا و سایر نکات مرتبط با آن به منظور تقویت پیامها/مضامین مشترک از طریق فرمتهای مختلف محتوایی، روشهای توزیع و کانالهای ترویج در رسانههای شرکت (Owned)، رسانههای پولی (Ppaid) و رسانههای آزاد (Earned). هر هرمی شامل یک محتوای مرکزی و موارد مشتق از آن محتوا و همچنین خردهمحتواهای ترویجی میباشد.
همین تعاملات و فعالیتهای بازاریابی محتوایی (که به شدت هدفمند و متمرکز هستند) به شما کمک میکنند که قطبنمای خود را روی اهداف بزرگ قفل کنید؛ اهدافی مثل آگاهیبخشی به مشتریان، تولید سرنخ (Lead) در فروش و همچنین، ایجاد فرصتهای فروش محصول.
این هرم از ۵ سطح یا لایهی محتوایی تشکیل شده است که میتوان آنها را در قالب سه بخش کلی تقسیمبندی کرد.
در این تصویر، ساختار کلی بازاریابی محتوایی را مشاهده میکنید که به ۳ یخش تقسیم شده است.
محتوای مرکزی، یک محتوای اصیل و ضروری است که شامل تحقیق یا تحلیل و بینشی عمیق میشود. محتواهای جانبی، از بنمایهی تحقیق اصلی تولید میشوند. این محتواهای جانبی میتوانند شامل کتاب، کتاب الکترونیکی و راهنماهایی باشند که امکان بررسی عمیق در محتوا و مواد اولیهی محتوایی را فراهم میآورند.
محتواهای مرکزی به عنوان مادهی اولیه برای باقی محتواهای جانبی در هرم عمل میکنند و اغلب، دسترسی به آنها با رمز عبور امکانپذیر است (یعنی برای هر کسی دسترسپذیر نیستند). تمام محتواهای جانبی باقیمانده در هرم، به این منظور تولید میشوند که مخاطب شما را به سمت محتوای مرکزی هدایت کنند. این کار باعث میشود بازدیدکننده به یک مشتری بالقوه (سرنخ یا Lead) تبدیل شود.
کریس بورگان، نویسنده، روزنامهنگار، مشاور بازاریابی و مدیرعامل گروه رسانهای Owner میگوید:
یکباره همهی مردم دارند در محتوا غرق میشوند اما آنچه مردم نیاز دارند، اطلاعات مفیدی است که کسبوکار یا زندگی آنها را به نحوی رشد دهد. محتوای فوقالعاده میتواند به خریدار خدمت کند و به طور نامحسوسی به او یادآوری کند که میتواند روی کمک شما حساب کند.
در میانهی هرم؛ محتواهایی قرار دارند که از محتوای مرکزی به وجود آمدهاند. این محتواها، بخشی از اطلاعات و دادههای محتوای مرکزی را انتخاب کرده و مطالبی متمرکزتر و دقیقتر حول آن بخش ایجاد میکنند. این محتواها به شدت دسترسپذیرند و در فرمتهای گوناگونی تولید میشوند از جمله به این فرمتها:
این محتوا، معمولاً بسته به استراتژی شما در جذب و تولید مشتری احتمالی (سرنخ یا Lead)، رمز عبور ندارند. (چه این محتوا، محتوایی محافظت شده باشد یا نباشد) هدف محتوا در این دو سطح از هرم، درگیر کردن مخاطب شما و هدایت او به سمت محتوای محافظتشدهی سطح اول است.
محتوای سطح ۴، معمولاً در تعداد بیشتر و به روال روتینتری از محتواهای سطح ۲ و ۳ تولید میشود. این نوع محتوا، بخشی از فرآیند تولید هفتگی یا شاید روزانهی محتوا خواهد بود و ـ به همین دلیل ـ قوت غالب فرآیند بازاریابی محتوایی شما محسوب میشود. پستهای وبلاگی رایجترین نوع محتوا در این سطح از هرم هستند، اما محتوای دریافتی (Contributed Content: محتوایی که توسط فردی خارج از مجموعه برای شما نوشته شده است) نیز در این مقوله جای میگیرد. محتوای دریافتی یا مهمان برای پخش پیام شما، فراتر از رسانههای تحت مالکیتتان بسیار حیاتی است و در نهایت میتواند مخاطبانی خارج از محدوده وبلاگ را به محتوای مرکزی شما برساند. مطمئناً این کار موجب تولید مشتری بالقوه خواهد شد.
دیوید میرمان اسکان، استراتژیست فروش و بازاریابی، نویسنده و سخنران، میگوید:
درباره محصول و خدماتتان، محتوا تولید نکنید. هیچکس اهمیتی به اینها نمیدهد (مگر خود شما). مردم فقط به خودشان اهمیت میدهند و به اینکه شما چگونه میتوانید مشکلی از مجموع مشکلات آنها را حل کنید. همچنین، مردم دوست دارند سرگرم شوند و در چیزی با دیگران شریک شوند که قابل توجه باشد. اگر میخواهید مردم درباره شما و ایدههایتان حرف بزنند، باید در برابر میل تبلیغ بیش از حد محصول و خدمات خود مقاومت کنید. در عوض، چیزی تولید کنید که جالب باشد و در فضای آنلاین در مورد آن صحبت شود. وقتی توانستید کاری کنید که مردم در اینترنت درباره شما حرف بزنند، آنگاه همین مردم به صف میشوند تا بیشتر دربارهی شما بدانند و آنچه برای فروش دارید را از شما بخرند.
سرانجام، در قاعدهی هرم بازاریابی محتوایی به خردهمحتواهای (Micro-Content) ترویجی و تعاملی میرسیم. سطح ۵ به ایجاد آگاهی از تمام محتواهای دیگر شما، افزایش مصرف آن محتواها و تسهیل گفتگو درباره آنها کمک میکند. سطح ۵، شامل پستهای شبکههای اجتماعی و همچنین محتواهای ویرایشی یا انباشته (Curated Content) میشود. محتوای انباشته محتوایی است که شما تولید نمیکنید، بلکه آن را از منابع مختلف (منابع رسمی، کامنتها و تجربیات کاربران، سایر وبلاگها و شبکههای اجتماعی) جمعآوری میکنید.
جدول زیر تفاوتها و شباهتهای بین سطوح هرم را نشان میدهد:
هنوز هم این هرم شما را قانع نکرده است؟ در ادامه ۹ مزیت و فایدهای را به شما معرفی میکنیم که تاثیر اقدامات بازاریابی محتوایی (از آگاهسازی گرفته تا ایجاد تقاضا به منظور فروش) را بهینهسازی میکند.
تاد ویتلند، نویسنده، سخنران و مدیر استراتژی در شرکت King Content، میگوید:
تولید محتوا بدون استراتژی، مثل ساختن خانهای بدون نقشه است. ممکن است اتاق نشیمنتان فوقالعاده به نظر برسد، اما خیلی ناجور است که طراحی سرویس بهداشتی را به کلی فراموش کرده باشید.
یکی از مهمترین اهداف هرم بازاریابی محتوایی، این است که تمام محتواها را حول اهداف شرکت و مضامین بازاریابیتان یکپارچه کند. این چارچوب به شما کمک میکند که استراتژی خود را در تمام واحدهای شرکت گسترش دهید تا همه در راستای هدفی واحد، حرکت کنند. همچنین، این هم راستایی و چارچوب مشخص باعث میشود در روند تولید محتوا، راهنما و اصولی واحد حکمفرما باشد.
مضامین بازاریابی، زمانی به طور بهینه اثر بخش خواهند بود که همواره پیامی منسجم و غیرمتناقض را از طریق نقاط مختلف تماس با مشتری به وی منقل کنند. هرم بازاریابی محتوایی، تکرار عامدانهی پیامهای کلیدی بازاریابی را در کانالهای توزیع گوناگون تسهیل میکند.
اثربخشترین برنامهها و طرحهای بازاریابی محتوایی، معمولاً با به خدمت گرفتن کانالهای توزیع و رسانههای پولی و رسانههای آزاد، از رسانههای تحت تملک شرکت فراتر میروند. این چارچوب محتوایی به شما امکان میدهد که محتوای موجود را به منظور مناسبسازی با این کانالها و رسانههای مختلف، مجدداً هدفگذاری کنید و هر جا که فرصتی مغتنم را مشاهده کردید، آنجا را از محتوای خود اشباع کنید.
در حالی که برخی از مخاطبان هدفتان، ممکن است خواندن یک پست وبلاگی عمیق و طولانی را ترجیح دهند، اما شاید برخی دیگر را بهتر باشد از طریق وبینارهای تعاملی یا پادکستهایی که در حال حرکت بتوانند گوش کنند، جذب کرد. این هرم شما را تشویق میکند که محتوا را در فرمتها و قالبهایی مختلف تولید کنید.
رَند فیشکین،نویسنده، وبلاگنویس و بنیانگذار وبسایتهای Moz و Inbound.org، میگوید:
وقتی با مخاطبتان همدردی کنید و نیاز و ترجیح او را بشناسید، آنگاه در تعیین تاکتیکها و کانالهای توزیع خود فوقالعاده عمل خواهید کرد. همچنین، برای سوالات کلیدیای که تولیدکنندگان محتوا باید به منظور موفقیت از خودشان بپرسند، پاسخهایی هوشمندانه خواهید داشت: چه کسی به افزایش موج و تاثیر این محتوا میتواند کمک کند؟ و چرا؟
اینکه از کدام سطح یا لایه از هرم کار خود را شروع میکنید، تا حد زیادی به شرایط خاص خود شما بستگی دارد. برای مثال ممکن است هرم خود را با تهیهی یک مطالعهی پژوهشی اساسی و مرکزی شروع کنید (سطح ۱: محتوای مرکزی) که بعدا آن را به محتواهایی جانبی و خردهمحتواهای ترویجی تجزیه و مجدداً هدفگذاری نمایید. یا ممکن است از برخی کامنتهای کاربران در یک پُست وبلاگی یا در مکالمهای در شبکههای اجتماعی الهام گرفته باشید و برای ساختن هرم، از قاعدهی آن دست به کار شوید.
یکی از موفقترین هرمهای وبسایت Curata (که مقالهی حاضر ترجمهای از این وبسایت است)، در قالب یک پست وبلاگی طولانی شروع شد و سپس به گونهای گسترش داده شد که بتواند تمام سطوح هرم را پوشش دهد. البته هم شیوهی پایین به بالا و هم شیوهی بالا به پایین هر یک مزایا و معایب خود را دارند:
هرم بازاریابی محتوایی را میتوانید از بالا به پائین یا برعکس در استراتژی محتوای خود به کار بگیرید. با این حال، هر کدام از این مدلها مزایا و معایب خود را دارند.
این چارچوب محتوایی به شما امکان میدهد که از فرصتهای غیرمنتظرهی محتوایی بهرهبرداری کنید، فرصتهایی همچون محتواهای مرتبط با رویداد، خبرربایی (تولید محتوا با توجه به اخبار مهم روز که باعث جلب توجه کاربران میشود) و ورود به مکالمات برنامهریزینشدهی حوزه فعالیتتان.
این اقداماتِ برنامهریزینشده میتوانند به کلی الهامبخش هرمی جدید شوند؛ یا میتوان آنها را در یکی از هرمهای موجود وارد کرد.
هرم بازاریابی محتوایی، پیروی از بهترین شیوههای متوزانسازی انواع محتوا را آسانتر میکند. با استفاده از این هرم میتوانید به نحو موثری، نسبت صحیح موارد زیر را تعیین و برنامهریزی کنید:
میتوانید به شیوههای زیر از این هرم برای افزایش بازدهی و توانمندسازی عملیات داخلی خود استفاده کنید:
وقتی کمپینهای محتوایی خود را بر اساس این چارچوب میسازید، در واقع یک قیف واژگون ایجاد میکنید که مردم را به داخل میکِشد و آنها را از قاعدهی هرم به سطوح بالاتر و تا سطح ۱ میرساند. در سطح ۱ از آنها خواسته میشود برای دست یافتن به قطعات کلیدی محتوا، اطلاعات تماس خود را با شما در میان بگذارند. این موجب تولید سرنخهای فروش، مشتریهای احتمالی و فرصتهایی جدید برای تیم فروش شما میشود.
رایان اسکینر، وبلاگنویس در زمینه بازاریابی محتوایی و تحلیلگر ارشد درForrester ، میگوید:
استراتژی محتوایی، به هر قطعه از محتوا ربطی ندارد، بلکه بیشتر به سرجمع این محتواها میپردازد. برای سازمانهای کوچک یا آنهایی که رهبرانی بسیار کاریزماتیک و تعاملگرا دارند، ممکن است استراتژی حتی ضروری هم نباشد. اما برای سازمانهای بزرگتر که نیروهای زیادی آنها را در جهات گوناگون جابهجا میکنند، استراتژی محتوا موجب جهتدهی به سازمان، انسجام و پیوستگی، افزایش کیفیت و ارزش بیشتر در خروجی نهایی آن سازمان میشود. یک استراتژی موفق محتوایی، باید انتخابها و تصمیماتی واضح و دقیق اتخاذ کند. اگر مثلاً روی محصولی کار میکنید که قرار است جزو خریدهای ناگهانی و برنامهریزی نشدهی مشتریان باشد (Impulse Buy)، شاید بهتر است اصلاً تلاش زیادی برای استراتژی تحقیق و پژوهش خود انجام ندهید (زیرا هیچکس برای خرید چنین محصولی به جستجوی دادهها و محتواها نمیپردازد، بلکه درست در لحظهی خرید است که محصول، توجه مشتری را جلب کرده و همان لحظه مشتری تصمیم خود را میگیرد). همچنین، در استراتژی خود باید فرمتهایی که میخواهید محتوا را در قالب آنها تولید کنید، به تعدادی معقول کاهش دهید. یادتان باشد که همیشه اصطلاح هر چه بیشتر، بهتر در استراتژی محتوایی جواب نمیدهد. باید دستچین کنید.
اگرچه بسیاری از افراد سرانجام در روند اجرای هرمها دخیل میشوند، اما ضروری است که یک شخص واحد مسئول توسعه استراتژی جامع شما باشد. مطالعهای که اخیراً انجام شده نشان میدهد تنها ۴۳٪ از شرکتها یک مدیر اجرایی بازاریابی محتوایی دارند که میتواند عهدهدار این نقش ضروری شود. با این حال، پیشبینی شده این رقم تا پایان سال ۲۰۱۶ به ۶۰٪ برسد.
زمانی که یک سرنخ فروش یا Lead ایجاد کردید، میتوانید از واحدهای کلیدی سازمان خود نظیر تیم بازاریابی محصول، گروه بازاریابی دیجیتال، تیم رسانههای اجتماعی، تیم رهبری عملیات بازاریابی شرکت یا مدیر ارشد بازاریابی، حمایت یا بازخورد بخواهید.
گردش کار در هرم بازاریابی محتوایی یک چرخهی چهار بخشی است: استراتژی، تولید، توزیع و تجزیه و تحلیل. در تصویر زیر مشخصات هر بخش از این چرخه نمایش داده شده است. این بخشها را می توان از طریق برنامههای کاربردی مختلف تکمیل کرد یا از یک پلتفرم یکپارچهی بازاریابی محتوایی نظیر Curata CMP استفاده کنید.
لی اُدِن، نویسنده، سخنران، مشاور و مدیرعامل آژانس بازاریابی Top Rank Marketing، میگوید:
طبق گزارش CMI and MarketingProfs در حال حاضر، ۶۸% بازاریابان B2B یک استراتژی مدون برای بازاریابی محتوایی ندارند. من حتی گمان میکنم، فقط درصد اندکی از بازاریابان از دادهها برای تدوین استراتژی خود بهره میگیرند. دادههای مشتریان، دادههای بازار، دادههای شرکت، دادههای رقابت، دادههای جستجو، دادههای شبکههای اجتماعی، دادههای فرصتهای تجزیه و تحلیل وب، بهترین و بدترین محتواهای شرکت از لحاظ عملکرد، دادههای سئو و دادههای بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO)، همگی فرصتهایی برای اتخاذ یک استراتژی آگاهانه و موفق در بازاریابی محتوایی به شما ارائه میدهند. تازه نخواهید که از تمام دادهها و بینشهایی برایتان صحبت کنم که از طریق پلتفرمهای پیشبین بازاریابی نظیر پلتفرم Everstring و ۶sense قابل دستیابی هستند. بسیاری از افراد دوست دارند که قمار کنند. اما وقتی پای بازاریابی محتوایی در میان باشد، حدس و قمار به ندرت به نتایج بزرگ منتهی میشود. به همین دلیل، تنها چیزی که برای افزایش احتمال موفقیت بازاریابی محتوایی خودمان روی آن حساب نمیکنم، شانس و اقبال است. همه چیز به دادهها بستگی دارد.
یکی از اهداف اصلی هرم بازاریابی محتوایی، بهینه کردن فرآیند بازیافت و هدفگذاری مجدد محتوا است. چرا؟ به منظور بیشینه کردن تاثیر محتوای شما بر جریان فروش.
با این حال، تعیین اینکه آیا به اندازهی کافی محتوای جانبی در یک هرم تولید کردهاید یا اصلاً چنین محتوایی تولید کردهاید یا خیر، کار آسانی نیست. ممکن است از خود بپرسید: آیا کار بیشتری هست که بتوانم با محتوای این کتاب الکترونیکی (Ebook) که تولید کردهایم، انجام دهم؟ برای پاسخ به این مشکل، ما مفهوم امتیازات هرم (Pyramid Points) را معرفی کردهایم تا نحوهی اجرای هرمهای خود را پایش و بهینهسازی کنید.
امتیازات هرم، مجموعهای از امتیازات به ازای محتوا (و به ازای سطح هرم) هستند که در هرم بازاریابی محتوایی در نظر گرفته میشوند. این امتیازات، تقریباً نشانگر اقدامات مورد نیاز برای تکمیل محتواها میباشند. با استفاده از امتیازات هرم، اطمینان مییابید که بیشترین استفاده را از هر هرم میبرید. این امتیازات کمک میکنند روند پیشرفت یا وضعیت هر هرم را پیگیری کنید. در جدول زیر، سطح و امتیاز هر یک از محتواهای موجود در هرم را مشاهده میکنید:
یک هرم بازاریابی محتوایی، معمولاً در یک بازهی زمانی سه تا شش ماهه ساخته میشود. اگر هر سه ماه یک هرم بسازید، احتمالاً زمانی میرسد که به طور همزمان در حال اجرای ۴ هرم باشید. امتیازات هرم که در بالا معرفی شدند به شما کمک میکنند میزان و دامنهی هدفگذاری مجدد محتوای اصلی یک هرم را پایش کنید.
این کار به شما کمک میکند بدانید باید به کدام هرم، منابع بیشتری اختصاص دهید. در ادامه، یک مثال از نحوهی ارزیابی و سنجش امتیازات هرم و همچنین تعیین روند پیشرفت کلی هرم را مشاهده میکنید (این هرم ۷۳٪ تکمیل شده است. بنابراین، منابع بیشتری را میتوان به آن اختصاص داد تا هرم به مرحلهی تکمیل صد در صدی برسد).
امتیازات هرم، به نوعی موجب تسهیل ارزیابی عملیات اجرایی هرم میشوند. در واقع، دستاورد اصلی زمانی خود را نشان میدهد که میزان موفقیت عملکرد هرم، تعیین میشود. بر اساس چارچوب زیر، شما باید هرم خود را در سه حوزه، مورد ارزیابی قرار دهید:
تجزیه و تحلیل عملکرد هرمهای مختلف میتواند به شما کمک کند تا پاسخی برای سوالات زیر بیابید:
یان کلیری، وبلاگنویس فناوری، سخنران و بنیانگذار آژانس بازاریابی RazorSocial، میگوید:
عاملی که موجب ایجاد یک استراتژی موفق محتوایی میشود چیست؟ استراتژی ترویج! در فضای وب همواره میزان و حجم محتوا به طرز غیرقابل باوری در حال افزایش است بنابراین بدون یک استراتژی خوب برای ترویج محتوایتان، این محتوا آنطور که باید در فضای وب توزیع نخواهد شد. یادتان باشد همیشه بهترین محتوا نیست که مورد استقبال قرار میگیرد. توزیع محتوا نیز در دیده شدن شما نقش بسیاری مهمی دارند.
بازاریابی محتوایی یک بازی بلندمدت است. بازاریابی محتوایی این پتانسیل را دارد که برای سرمایهگذاریهای شما در تولید محتوا، بازده زیادی را رقم بزند؛ به شرطی که بتوانید یک استراتژی هوشمندانه تهیه کنید و آن استراتژی را به شیوهای اثربخش پیادهسازی کنید. با تعیین اهداف اصلی شرکت و با تعیین مفاهیم بازاریابی شروع کنید، سپس، در گام بعدی یک هرم بازاریابی محتوایی را طراحی و اجرا کنید. ما معتقدیم این هرم به شما کمک میکند نحوۀ کار و روال بازاریابی محتوایی خود را به استانداردی بالاتر برسانید، و با اعتمادبنفس و سهولت بیشتری به بازاریابی محتوایی بپردازید. به نحوی که پیش از این هرگز تصورش را هم نمیکردید.
امیدوارم که خواندن این مقاله برایتان مفید بوده باشد.
منبع: نوین دات کام
برای درک بهتر لینک نوفالو، بهتر است کمی با مفهوم لینک سازی و تاثیر آن بر اعتبار یک صفحه نزد موتور جستجو صحبت کنیم. لینک دهی چه به سایر وبسایتها صورت گیرد و چه از سایتی به سایت شما انجام شود، یکی از بخشهای مهم در سئو محسوب میگردد. در این بین، نوع لینکهای ورودی و خروجی به سایت از اهمیت خاصی برخوردار است زیرا شیوه عملکرد موتورهای جستجو در برابر صفحات را مشخص میکند.
اگر شما سایتی دارید که در صفحه اصلی آن به ۵ صفحه داخلی از وبسایت و ۵ صفحه خارج از وبسایت لینک داده شده، مجموعاً ۱۰ لینک از صفحه اصلی آن به صفحات دیگر اشاره دارند. در مقابل، هنگامی که یک سایت به صفحات شما لینک دهد، از یک صفحه خارج از سایت، به صفحات شما لینک داده است. حال اگر یکی از صفحات شما ۳۰ لینک گرفته باشد، در مجموع ۴۰ لینک (۳۰ بک لینک + ۵ لینک داخلی + ۵ لینک داده شده) با آن صفحه در ارتباط هستند و موتورهای جستجو برای تعیین اعتبار این صفحه، تمام این ۴۰ لینک را بررسی خواهند کرد.
این یک ارتباط متقابل است و اعتبار وبسایت هنگام لینک دهی به سایر وبسایتها در نظر گرفته میشود؛ مگر آنکه با استفاده از لینک نوفالو این راه ارتباطی را مسدود کرده باشید. خب، میپرسید، لینک نوفالو چیست؟ کمی صبور باشید. پیشتر در مقاله لینک بیلدینگ چیست؟، درباره مفهوم nofollow صحبت کرده بودیم. با این حال اگر با این مفهوم آشنایی ندارید، در این مقاله قصد داریم تفاوت لینک نوفالو و فالو را بررسی کنیم.
بهتر است برای فهم سادهتر، لینکهای فالو را به امتیاز تشبیه کنیم. لینک dofollow بیشتر به معنای امتیاز بیشتر است. بنابراین، سایتی که بیشترین امتیاز را جمع کرده باشد، برنده خواهد شد. هنگامی که یک صفحه لینکهای dofollow فراوانی دریافت میکند، موتورهای جستجو معمولاً به محبوبیت و کارایی مطالب آن پی میبرند و در نتیجه در لیست نتایج جستجو رتبه آن را نسبت به وبسایتهای مشابه بهبود میبخشند. البته باید بدانید تعداد زیاد لینک های dofollow، تحت شرایطی خاص میتوانند معکوس عمل کرده و موجب افت رتبه وبسایت شما شوند که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.
هنگامی که در مطالب خود به یک صفحه خارج از سایت خود لینک میدهید، این لینک به شکل زیر خواهد بود:
<a href=”http://www.example.com”>Example</a>
در واقع لینکهای dofollow هیچ تگ مشخصکنندهای ندارند و بهطور پیشفرض
تمام لینکهایی که در مطالب درج میکنید، لینکهای فالو خواهند بود.
گوگل از معیاری با نام پیج رنک برای محاسبه امتیاز لینکها استفاده میکند. البته بسیاری از متخصصین سئو ترجیح میدهند به جای استفاده از عبارت امتیاز لینک، از عبارت Link juice استفاده کنند. Link juice، یک عبارت عامیانه است که برای معرفی قدرت یک سایت از طریق لینکهای داخلی و خارجی به کار میرود.
در واقع، Link juice به قدرت لینکی که به سایت شما میآید گفته میشود و با اعتبار سایت مبدا (Authority) متفاوت است. زمانی که یک سایت معتبر به شما لینک میدهد، مقداری از اعتبارش از طریق این لینک به سایت شما منتقل میشود. همین امر موجب میشود که اعتبار سایت شما نیز افزایش یابد.
برای درک بهتر این مفهوم، تصور کنید سایتهای A و B وجود دارند. اگر هر دو سایت به لحاظ معیارهای سئو مشابه باشند و سایت A دو لینک ورودی دریافت کند، در حالی که سایت B هیچ لینکی ندارد؛ میتوان اطمینان داشت که سایت A رتبه بالاتری نسبت به سایت B در نتایج جستجو خواهد داشت. حال اگر سایت B دو لینک دریافت کند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا هر دو سایت با یکدیگر برابر خواهند شد؟
پاسخ به این سؤال کمی مشکل است چرا که به Link juice بستگی دارد. بهطور کلی هنگامی که سایت A لینکهای بیشتری نسبت به سایت B دریافت میکند، از Link juice بیشتری بهره مند میشود؛ اما این تمام ماجرا نخواهد بود و Link juice نیز میتواند بر اساس معیارهای مختلفی تغییر کند. در ادامه با نکات جالبتری آشنا خواهید شد.
در بالا، ساختار یک لینک عادی را برای شما ترسیم کردیم. اما باید بدانید ساختار لینک نوفالو، کمی متفاوت است:
<a href=”http://www.example.com” rel=”nofollow”>Example</a>
در واقع وجه تمایز لینک nofollow و dofollow، تنها در عبارت “rel=”nofollow است و در صورت عدم استفاده از این عبارت، لینک شما تبدیل به یک لینک فالو خواهد شد. هنگامی
که یک وبسایت از تگ nofollow استفاده میکند، در واقع به موتورهای جستجو
اطلاع میدهد که این لینک نباید در محاسبه رتبه صفحه یا PageRank در نظر
گرفته شود. همچنین، این لینک در محاسبه پیج رنک مقصد نیز بی تاثیر خواهد
بود.
هنگامی که یک سایت با رتبه بالا به سایت شما لینک میدهد، به قدرت و اعتبار شما میافزاید و پیج رنک شما را بهبود میبخشد. اگر یک سایت با رتبه بالا به سایت شما لینک نوفالو دهد، این لینک از سوی گوگل برای افزایش اعتبار شما در نظر گرفته نمیشود (نه به این معنی که هیچ تاثیری در وضعیت سئوی شما ندارد!). با این وصف، استفاده از لینک نوفالو، نسبت به سایتهایی که همیشه از لینک فالو استفاده میکنند، میتواند رشد بیشتری برای شما به ارمغان بیاورد.
در گذشته استفاده از لینکهای نوفالو، موجب افزایش Link juice لینکهای فالو میشد. برای مثال سه لینک فالو از یک سایت به صفحات خروجی، نسبت به حالتی که از یک لینک نوفالو به همراه دو لینک فالو استفاده میشد از Link juice کمتری برخوردار بودند.
اما امروزه استفاده از لینک nofollow تأثیری در افزایش Link juice لینکهای dofollow ندارد. با این حال، در این بین یک نکته از نظر پنهان مانده است. از گذشته تا امروز، هرچه تعداد لینکهای خروجی یک صفحه افزایش یابد، Link juice آنها کاهش مییابد. برای فهم آسانتر این مسئله، دوباره به سایتهای A و B بازمیگردیم.
سایت A از چهار صفحه و سایت B از سه صفحه خارجی لینک dofollow دریافت کردهاند. در نگاه ساده انتظار داریم که سایت A رتبه بهتری نسبت به سایت B داشته باشد، اما واقعیت کمی متفاوت است.
تصور کنید سایت B از سایتهایی که تعداد لینک dofollow کمتری دادهاند، لینک دریافت کند. در مقابل سایت A از سایتهایی لینک دریافت میکند که در مقایسه با سایتهای مبدا B لینک dofollow بیشتری میدهند. در این حالت، حتی اگر تعداد سایتهای مبدا A بیشتر باشند، امکان برابری و حتی کسب رتبه پایینتر از سایت B وجود دارد. زیرا سایت B از Link juice بیشتری بهره برده است. با این وصف، تعامل با وبسایتهایی که از لینکهای خروجی زیادی استفاده میکنند، چندان عاقلانه به نظر نمیرسد.
همچنین، استفاده زیاد از لینک های dofollow مبنای تشخیص سایتهای اسپمر و فروشنده لینک هستند. لینکهای خروجی این سایتها با وجود dofollow بودن به دلیل تعداد زیاد، ارزشی ندارند.
همانطور که مشاهده میکنیم سایتهایی که به صفحه A لینک دادهاند به دیگر سایتها نیز لینک دادهاند. همین موضوع باعث شده است صفحه B با بک لینک کمتر Link Juice بیشتری دریافت کند.
ما دانش لازم برای افزایش اعتبار و رتبه شما در گوگل را داریم. پس خوبه با ما تماس بگیرید.
برای مشاوره رایگان، همین الان با ما تماس بگیرید.
افزایش ترافیک وب سایت شمابنابراین، چرا باید از لینکهای nofollow استفاده کنیم؟
بهطور منطقی شاید فکر کنید که لینک nofollow کمکی به کسب رتبه بهتر در یک کلمه کلیدی نمیکنند، اما این تصور چندان صحیح نیست. این لینکها بهطور غیرمستقیم میزان اعتماد به وبسایت شما را افزایش میدهند. کاربرانی که چندین مرتبه از طریق این لینکها به سایت شما هدایت میشوند، در صورتی که از محتوا و مطالب راضی باشند، تعامل بیشتری با شما خواهند داشت. افزون بر این، موارد زیر دلایلی منطقی برای استفاده از لینکهای nofollow هستند:
گوگل از معیارهای مختلفی برای تعیین رتبه وبسایت شما استفاده میکند. با این همه، توصیه میکنیم که از بک لینکهای پولی با قصد بهبود رتبه وبسایت خود استفاده نکنید. در حقیقت، گوگل از راههای مختلفی برای شناسایی لینکهای خریداریشده استفاده میکند. برای مثال یکی از معیارهای تشخیص لینک پولی، گزارش کاربران است. روش دیگر تشخیص یک لینکهای پولی، تعداد زیاد لینکهای خروجی از یک وب سایت است. بنابراین، بهتر است برای تبلیغات وبسایت خود از لینک nofollow استفاده کنید و با این کار به طور غیر مستقیم گوگل را تحت تاثیر قرار دهید.
اگرچه تبادل لینک با سایتهایی که از کد نوفالو استفاده میکنند تاثیر مستقیم بر سئو وبسایت شما نمیگذارد، اما اگر فرصتی برای قرار دادن لینک وبسایت خود با کد nofollow در سایتهای پربازدید یافتید، حتماً از آن استفاده کنید. برای مثال ثبت لینک سایت شما در یک انجمن یا سایت پرطرفدار میتواند بازدیدکننده فراوانی را به سمت شما هدایت کند که ارزش آن کمتر از لینک follow نیست (در حالت عادی جذب این تعداد مخاطب، تنها با استفاده از محتوای مناسب ممکن نیست).
اگر وبسایت شما از محتوای مناسب برخوردار باشد، با لینکهای nofollow نیز میتواند به مرور رتبهی مناسبی کسب کند زیرا مخاطبان با تکرار مراجعه به وبسایت شما و گردش در صفحات آن، عملاً به گوگل اطلاع میدهند که این وبسایت از کیفیت خوبی برخوردار است. هرچند این روش زمان بیشتری میطلبد، اما پایدارتر است.
افزون بر این، گاهی بهتر است در میان لینکهای وبسایت شما چند کد nofollow نیز وجود داشته باشد تا گوگل از طبیعی بودن لینکهای شما اطمینان پیدا کند. به منظور بررسی فالو یا نوفالو بودن لینکهای وبسایت میتوانید در سورس کد کلمه nofollow را جستجو کنید یا با استفاده از افزونههای اختصاصی که بر روی فایرفاکس و گوگل کروم نصب میشود این لینکها را بیابید. همچنین، میتوانید از ابزار SEOMoz toolbar نیز استفاده کنید. این ابزار قادر است لینکهای follow هر صفحه را با رنگ سبز و لینک nofollow را با رنگ صورتی نمایش دهد.
امیدواریم خواندن این مقاله توانسته باشد تفاوت لینکهای فالو و نوفالو را به خوبی برایتان توضیح داده باشد. منتظر نظرات شما عزیزان هستیم.
منبع: نوین دات کام
بازاریابی تنها فروش محصول نیست زیرا رشته ی بازاریابی رشته ی جامعی است که می تواند زیر شاخه های زیادی را در خودجای دهد که یکی از آن ها آموزش بازاریابیِ تبلیغ است.
شما یک فروشنده اید؟ یا یک بازاریاب؟ یا…، اما در هر حال با فروش مرتبط هستید و این خصوصیت باعث می شود آموزش های تبلیغ نیز برای شما مهم شود. در بسیاری از مواقع در آموزش بازاریابی کمتر به آموزش تبلیغ توجه می شود اما، در این نوشته به اهمیت این موضوع بیشتر می پردازیم.
تبلیغ یک اهرم است، یک اهرم بسیار قوی برای فروش بیشتر. اما این که به عنوان یک بازاریاب فکر کنیم تبلیغ فقط باید فروش را افزایش دهد هم بسیار ناشیانه است! تبلیغی که مردم آن را نپسندند تبلیغ نیست، بلکه هزینه ی سرباری است که آموزش بازاریابی نادرست به شرکت یا کسب و کار شما تحمیل می کند. تبلیغ باید روح داشته باشد، به فروش جان بدهد، زیبا باشد، محتوای مد نظر را کامل منتقل کند، هزینه ی معقول داشته باشد و…. بسیاری از مسائل مختلف را پوشش دهد که در نهایت می توان به این نتیجه رسید که آموزشِ بازاریابی تبلیغ یک ضرورت در فروش است.
آموزشِ بازاریابی تبلیغ به یک بازاریاب یاد می دهد که یک تبلیغ خوب نباید:
چون در این صورت دیگر تبلیغ نیست! بلکه زیانی است که بخش مالی شرکت و یا کسب و کار را تحت تاثیر شدید خود قرار خواهد داد. بنابر این، آموزشِ بازاریابی تبلیغ می تواندبه هر کسب و کاری کمک کند تا بهتر دیده شود بدون این که هزینه های اضافی را متحمل شود و در نهایت بتواند فروش بهتر و پُر بازده ایی را تجربه کند؛ این ویژگی ها منجر به این شده که آموزشِ بازاریابی تبلیغ برای هر شرکتی یکی از جنبه های حیاتی در کسب و کار آن شرکت یا سازمان باشد به نحوی که با آموزشِ بازاریابی مناسب می توان:
منبع: مستر ویزیتور
کسب و کار حق اشتراکی؛ یکی از انواع کسب و کار است که می تواند در آموزش بازاریابی به نیرو های سازمان لحاظ گردد. این نوع کسب و کار در بسیاری از دوره های آموزش بازاریابی که برای پرسنل سازمان تدارک دیده می شود؛ آموزش داده می شود تا بتوان از طریق این آموزش ها و آشنایی با انواع مختلف کسب و کار به نیرو های سازمان موفقیت بیشتری در رسیدن به هدف های سازمانی داشت.
حق اشتراک در آموزش بازاریابی دسته بندیهای متفاوتی دارد:
حق اشتراک برای مجموعه ی ثابتی از کالا یا خدمات، مانند یک نسخه از یک روزنامه یا مجله برای یک دوره ی زمانی مشخص است و زیر مجموعه های آن شامل این موارد هستند:
گردش پرداخت های شرکت
گردش غیر پرداخت های شرکت
گردش های کنترل شده
حق اشتراک برای استفاده ی نامحدود خدمات یا مجموعه ای از خدمات: در آموزش بازاریابی این نوع از حق اشتراک ممکن است کاربرد برای یک عضو خانواده، یا تحت شرایط خاص برای گروهی که به طور همزمان از یک خدمات استفاده میکنند، شخصی و غیر قابل انتقال باشد.
پیش پرداخت حق اشتراک که شما برای خریداری دوره ای یک محصول آبونمان می پردازید: در آموزش بازاریابی این مدل همچنین تحت عنوان مدل راحت و آماده شناخته میشود زیرا؛ برای مشتری بهتر و راحت تر است که مجبور نباشد به خاطر داشته باشد تا محصول خود را بیابد و آن را به صورت دوره ای خریداری کند. این مدل محبوب کمپانی هایی مانند Dollar Shave Club، Birchbox، و OrderGroove است. بر اساس موفقیت این مدل ها در آموزش بازاریابی، بسیاری از خرده فروشان دیگر شروع به ارائه ی خدمات مدل حق اشتراکی نموده اند. برای مثال، حق اشتراک عبور ریلی از سوی یک شرکت ممکن است شخصی نباشد، اما ممکن است به تمام کارکنان آن شرکت اجازه دهد از خدمات استفاده کنند. در مورد کالا هایی که ذخیره ی نامحدودی دارند و در مورد بسیاری از خدمات لوکس، این نوع حق اشتراک نادر است.
حق اشتراک برای دسترسی پایه یا حداقل خدمات به علاوه ی یک مبلغ اضافی بسته به مصرف: این نوع حق اشتراک در آموزش بازاریابی را می توان با این مثال ساده بیان کرد: خدمات تلفن پایه بک هزینه ی از پیش تعیین شده برای مصرف ماهانه پرداخت میکند اما، ممکن است هزینه های بیشتری برای خدمات دیگری مانند تماس های راه دور، خدمات کتاب راهنمای اسامی و نشانی افراد، و خدمات پرداخت به ازای هر تماس داشته باشد. زمانی که خدمات پایه به صورت رایگان ارائه می شود، اغلب از این مدل داد و ستد با نام فریمیوم یاد می شود.
کسب و کار حق اشتراکی در دوره های آموزش بازاریابی می تواند برای کارکنان دید نویی را ایجاد نماید.
منبع: مستر ویزیتور
بازاریابی همانگونه که از اسمش مشخص می باشد، پیدا کردن بازار هدف و مشتری می باشد.
در بازاریابی اینترنتی ما نمی توانیم مانند بازاریاب هایی که به مشتریان مراجعه می نمایند و توسط گفتار و رفتار خود مشتری را جذب می نمایند، عمل نماییم.
در بازار یابی اینترنتی مشتری با وب سایت ما در ارتباط می باشد و ارتباط ما از طریق مجازی با آنها برقرار می باشد. در بازاریابی اینترنتی ما باید بتوانیم با طراحی سایت بهینه سازی شده و بهینه سازی سایت از لحاظ محتوا و سئو و طراحی قالبی گرافیکی و جذاب برای مشتری با مشتریان ارتباط برقرار کنیم.
همچنین برای معرفی وب سایت خود در بستر جهانی اینترنت، نیاز داریم که وب سایت ما توسط موتور های جست و جو، شناسایی شده باشد و نام و آرم تجاری و برند ما که نام وب سایت ما از آن گرفته شده است، در آن ثبت شده باشد.
ما با رعایت این نکات و مطالعه کامل مقالات بازریابی اینترنتی که در این بخش مطالعه می نمایید، می توانیم از طریق اینترنت بازریابی مفیدی برای وب سایت خود داشته باشیم.
در طراحی سایت خود باید توجه داشته باشیم که طراحی را به شرکت هایی که تجربه کافی در این زمینه دارند واگذار نماییم، تا وب سایت ما از لحاظ محتوا و سئو و هم از لحاظ ثبت در موتور های جست و جو در رتبه های اول قرار بگیرد. زیرا قطعا این کار باعث خواهد شد که ما بازار هدف خود را پیدا کنیم و به بهینه سازی سایت خود رسیده باشیم. یکی از شرکت های طراحی سایت که در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است، شرکت طراحی سایت طرح و پردازش مبنا می باشد، که هم اکنون بسیاری از وب سایت های طراحی شده توسط این شرکت در رتبه های اول موتور های جست و جو که سر آمد آنها موتور جست و جو google می باشد، قرار دارند.
می توانید به نمونه وب سایت های طراحی شده این شرکت با کلیک در اینجا مراجعه نمایید و نام شرکت ها و زمینه کاری آنها را در موتور جست و جوگر گوگل سرچ نمایید تا رتبه آنها را در لیست پیدا شده ببینید. ضمنا لیست رتبه تعدادی از وب سایت های طراحی شده را با کلیک در اینجا تماشا نمایید.
همه چیز از معرفی اولین آیفون شروع شد!
بعد از آن هم دهها و صدها مدل تلفن هوشمند را دیدیم که با اپها و ویجتهای آنلاینش ما را به شدت محتاج اینترنت کرد!
فیس بوک آمد و ارتباطاتمان را هم به دنیای مجازی برد!
گوگل کاری کرد که هر چه را بخواهیم بتوانیم از اینترنت پیدا کنیم!
و ضربه نهایی را هم که شرکتهای خدمات اینترنت و خطوط موبایل زدند که دسترسی ما را به اینترنت پرسرعت بیشتر از قبل کردند و ما رفتیم تا در دنیای مجازی باشیم!
به قول شخصیت مارک زاکربرگ در فیلم The Social Network:
ما انسانها در غار زندگی میکردیم و بعد به روستاها رفتیم؛ شهرها را ساختیم و به شهرها مهاجرت کردیم و الان میرویم تا در اینترنت زندگی کنیم!
و واقعا هم همین شد!
بالاخره هر صاحب کسب و کاری کافیست تا بشنود که در یک جایی جمعیت زیاد است و برود و خودش را جلوی آنها به نمایش بگذارد!
بازاریابی اینترنتی، بازاریابی آنلاین یا آنلاین مارکتینگ (Online Marketing)، یک روش بازاریابیست که در آن، از ابزارها و رسانههای آنلاین استفاده میکنند.
اگر نمیدانید چه برنامهای دارید و یا این که روش اصولی آن را نمیدانید پس در این مقاله همراه Modir TV باشید تا چند روش اصلی “بازاریابی اینترنتی” را به شما نشان بدهیم!
با این روش کم و بیش آشنا هستیم.
در تبلیغات بصری، بنر یا عکسی با محتوای تبلیغاتی شرکت شما، در وبلاگ یا وب
سایت پربازدید (و ترجیحا مرتبط) دیگری، به نمایش گذاشته میشود.
این روش، میتواند به طرز مطلوبی سطح آگاهی مخاطب را نسبت به شما، بالا ببرد.
بسته به اهدافتان می توانید یا به طور کلی برند خود را معرفی کنید و یا برای مثال برای کمپین نوروزیتان مخاطب جذب کنید.
با توجه به نامش، در این روش مخاطبان را با ایمیلهای تبلیغاتی، مورد هدف قرار میدهید.
برای اطلاعاتی مفیدتر به مقاله “ایمیل مارکتینگ چیست؟” نگاهی بیندازید.
بازاریابی درون گرا بسیار کلیتر از مدل آنلاین آن است.
اما در بازاریابی آنلاین، این روش این گونه عمل میکند که
برای مثال شما با رایگان در اختیار گذاشتن اطلاعات و مقالات علمی مرتبط با
محصولات و یا خدمات برند خودتان، مخاطبان خود را جذب می کنید.
مهم ترین روش پیادهسازی آن، بازاریابی محتوایی میباشد. با مراجعه به مقاله “بازاریابی محتوایی چیست؟” دانش خود را در این زمینه بیشتر کنید.
در این بخش، مخاطب در حالی که دنبال راه حل مشکل خود در اینترنت میگردد، نام برند شما را به عنوان اولین نتایج جست و جو میبیند.
روش کار آن هم این طور است که بودجهای را در نظر میگیرید و به گوگل میدهید، تعدادی عبارت انتخاب میکنید و گوگل شما را در جست و جوی آن نتایج در رتبههای نخست نشان میدهد، پس از آن به ازای هر کلیک، مبلغی را از شما کم میکند.
مبلغی که به ازای هر کلیک میپردازید بنا به درجه سختی، میزان جست و جو و… متغیر است.
نکته جالب این که میتوانید تعیین کنید که در چه ساعت و روزی، از چه موقعیتی (مثلا ایران، فرانسه، ونیز و… را میخواهید) کاربران بتوانند وبسایت شما را در نتایج ببینند.
با سئو (SEO)، شما کلمه و عبارت مرتبط با کسب و کارتان را در نتایج جست و جوی موتورهای جست و جو مانند گوگل تا رتبههای اول بالا میآورید.
تفاوت این روش با قبلی این است که در SEO شما خودتان بالا میآیید و گوگل شما را یک شبه بالا نمیآورد!
به ازای کلیکها دیگر لازم نیست پولی پرداخت کنید، منتها رساندن وبسایت شما در کلمات کلیدی رقابتی مستلزم ۲ تا ۶ ماه زمان است و این روش نیازمند نیروهای متخصص در این حوزه میباشد تا هم بتوانید به موقع نتیجه بگیرید و هم بتوانید بر روی ماندگاری نتایج خود حساب کنید.
با مطالعه مقاله “سئو (SEO) چیست؟” بیشتر برای سئو کردن سایتتان قانع میشوید!
همانطور که از نام این بخش برمیآید، این روش (بازاریابی رسانه های اجتماعی) با استفاده از شبکههای اجتماعی بزرگ به عنوان رسانه تبلیغاتی، نام برند شما را در خاطر مخاطبان هک میکند (“بازاریابی رسانه های اجتماعی چیست؟” را ببینید).
در این روش، شما به خرده فروشان اینترنتی، تبلیغاتچیهای آنلاین و یا طراحان وبلاگ، بودجهای را اختصاص میدهید تا برای برند شما، مطلب بنویسند.
اینترنت توانایی ارتباط با میلیونها انسان در جای جای دنیا را دارد. و میتواند برای شما بازارهای هدفی تازه و جهانی تعریف کند. این روش نسبت به دیگر روشها، کم هزینهتر و پربازدهتر میباشد.
نتیجه بخش بودن بودجهای که به این روش اختصاص میدهید به راحتی با ابزارهای تحلیلی دقیق قابل ارزیابی و تشخیص است.
اما به یاد داشته باشید که در این روش حتما از نیروهای متخصص کمک بگیرید.
شما چطور فکر می کنید؟
به نظر شما از بین روشهای بالا کدام یک از آنها میتواند بیشترین اثر را برای کسب و کارتان به ارمغان بیاورد؟
دوست داریم نظرتان را بدانیم!